انواع استراتژی های بازاریابی
زمان تخمینی مطالعه: 37 دقیقه
استراتژی بازاریابی (marketing strategy) در واقع مجموعه اهداف بازاریابی و اهداف شرکت را شامل می شود که در یک برنامه جامع و قابل دستیابی ترکیب شده است. به زبان ساده؛ استراتژی بازاریابی یک استراتژی جامع و مدون است که برای ارتقاء محصولات یا خدمات و به طور خاص برای دستیابی به اهداف بازاریابی سازمان تدوین شده است.
یک استراتژی بازاریابی خوب به شرکت ها کمک می کند تا برند خود را تقویت کنند. همچنین به آنها کمک می کند تا نیازهای مصرف کنندگان را درک کنند و موثرترین روش های بازاریابی را برای پاسخ به آن نیازها پیاده سازی کنند.
پرکاربردترین انواع بازاریابی
در ادامه بررسی انواع استراتژی های بازاریابی به بررسی پرکاربردترین انواع بازاریابی می رسیم، پس برای شروع به تعریف بازاریابی موفق می پردازیم.
هاب اسپات بازاریابی را به این شکل تعریف می کند:
” بازاریابی فرایند جذب افراد به محصول یا خدمات شرکت شماست. این موضوع از طریق تحقیقات بازار، تجزیه و تحلیل و درک منافع مخاطب هدف اتفاق خواهد افتاد. بازاریابی به همه جنبه های یک تجارت یا کسب و کار از جمله توسعه محصول، روش های توزیع، فروش و تبلیغات مربوط می شود ” .
بازارایابی مدرن از دهه ۱۹۵۰ میلادی آغاز شد، قبل از آن بازاریابی بیشتر به شکل استفاده از رسانه های چاپی رایج بود. بعدها با ورود تلویزیون و اینترنت شکل بازاریابی کاملا متحول شد.
اما مراحل بازاریابی کدام است؟
- مرحله اول : داشتن درک درستی از کسب و کار.
در این مرحله باید شناخت کاملی از نقاط ضعف و قوت کسب و کار پیدا کنیم. تحلیل ماتریس SWOT می تواند دید بسیار خوبی به ما دهد.
- مرحله دوم : شناخت بازار هدف
کار بر روی پرسونای مشتری یکی از مهم ترین اقدامات این مرحله محسوب می شود.
- مرحله سوم : آنالیز رقبا
در این مرحله به یک آنالیز قدرتمند از رقبا نیاز داریم که تمام نقاط ضعف و قدرت آن ها را مشخص کند تا در صورت نیاز نمونه خوبی برای بنچ مارک و الگوسازی باشد.
- مرحله چهارم : معین کردن هدف
تعیین هدف مرحله بسیار مهمی برای هر کسب و کاری محسوب می شود.
- مرحله پنجم : تدوین استراتژی
تدوین استراتژی در واقع همان مشخص کردن تاکتیک های لازم برای رسیدن به اهداف تعیین شده در مرحله چهارم است.
مدل های بازاریابی (marketing models)
قبل از اینکه به بررسی انواع مدل های بازاریابی بپردازیم، باید گفت بازاریابی یک دانش مبتنی بر علم و داده است که کهنه و یا تکراری نمی شود، تاریخچه بازاریابی نیز نشان می دهد که بازاریابی سابقه بسیار طولانی داشته است و روز به روز در حال رشد و تکامل است.
مدل های بازاریابی نیز ساختارها و قالب هایی هستند که به بازاریابی نظم و شکل می دهند؛ در واقع بدون وجود این قالب ها، بازاریاب ها نمی توانند وضعیت برند و رقبا را آنالیز و بررسی کنند و بر روی نقاط ضعف و قوت سیستم تمرکز پیدا کنند.
امروزه با توجه به پیشرفت علم بازاریابی، مدل های بازاریابی بسیاری ارائه شده اند که به بازاریاب ها در زمینه تدوین استراتژی بازاریابی و ارائه بهترین راهکار برای فروش خدمات یا محصولات کمک می کنند؛ در اینجا به بررسی معروفترین و پرکاربردترین مدل ها و استراتژی های بازاریابی می پردازیم و اصول اساسی انواع بازاریابی را مورد بررسی قرار می دهیم:
۱. مدل بازاریابی (STP)
مدل بازاریابی STP برگرفته از ( Segmentation, Targeting and Positioning ) است که توسط فیلیپ کاتلر معروف مطرح شد. مدل STP یک مفهوم محوری در بازاریابی است که بر اساس سه مفهوم کلیدی موفقیت در خدمات رسانی به بازار پایه ریزی شده است. مدل STP به سه بخش مهم اشاره می کند:
- تقسیم بندی
- هدف گذاری
- موقعیت یابی
در این مدل بازاریابان قبل از تدوین استراتژی های بازاریابی مناسب و تخصیص منابع برای اولویت بندی فعالیت های بازاریابی، بازارها را تقسیم بندی کرده و بخش های جذاب را برای هدف گذاری مشخص می کنند. استفاده از مدل STP به دلیل گسترش بازار، تنوع بیشتر در نیازهای مشتریان و توانایی دستیابی به بخش های مختلف، ممکن است در برخی کسب و کارها بسیار اثرگذار باشد اما در کسب و کارهایی با اسکیل بزرگتر ممکن است پاسخگوی تمام نیازهای یک کسب و کار نباشد.
۲. مدل بازاریابی آیدا (AIDA)
مدل بازاریابی آیدا برای اولین بار توسط آقای لویس در سال ۱۸۹۸ پایه گذاری شد. از این مدل برای جذب مخاطبین بیشتر و افزایش فروش استفاده می شود و شامل ۵ مرحله است:
- توجه (Attention)
- علاقه (Intrest)
- تمایل (Desire)
- عمل (Action)
- **رضایتمندی (Satisfaction)
بطور خلاصه مدل بازاریابی AIDA یک چارچوب یا مدل پرکاربرد برای توضیح مراحلی است که مشتری هنگام تصمیم گیری در مورد خرید محصول یا خدمات و یا عدم خرید آن طی می کند، از طرف دیگر مدل بازاریابی آیدا مراحلی که یک سازمان باید برای هدایت مشتری به سمت خرید محصول یا خدمات را طی کند نیز مشخص می کند. به طور خاص، مدل AIDA راهنمایی هایی را در مورد بهترین مکان ها و بهترین وسیله برای انتقال ارزش محصول یا خدمات به مشتریان بالقوه ارائه می دهد.
** این بخش، قسمت تکمیلی مدل آیدا است که به تکمیل و بهینه سازی این مدل کمک می کند.
۳. مدل بازاریابی RACE
مدل بازاریابی RACE در سال ۲۰۱۶ توسط دکتر دیو چفی، بنیانگذار و مشاور بازاریابی آنلاین Smart Insights ارائه شد. مدل RACE و قیف فروش هر دو برگرفته از مدل بازاریابی AIDA هستند. ایده موجود در مدل بازاریابی RACE بر اساس ایجاد یک ساختار ساده برای شرکت ها جهت توسعه یک برنامه ارتباطی دیجیتال چند کاناله است. بدین ترتیب مدل بازاریابی ریس برای دستیابی و جذب مخاطبان آنلاین و تبدیل سر نخ به فروش بسیار موثر است. ساده سازی کانال های دیجیتالی این مدل با SMART (خاص ، قابل اندازه گیری ، دست یافتنی ، واقع بینانه ، به موقع) چیزی است که مدل بازاریابی RACE را متمایز کرده است.
مدل RACE متشکل از چهار مرحله است:
- دستیابی (Reach)
- اقدام (Act)
- تبدیل (Convert)
- مشارکت (Engage)
این چهار مرحله از مدل RACE به این شکل تعریف می شوند:
- دستیابی: در این مرحله، شرکت باید با مشتری تماس بگیرد. برای موفقیت در این مرحله، شرکت باید مشتریان مناسب را با روش های مناسب هدف قرار دهد.
- اقدام: در این مرحله شرکت باید اقداماتی را در راستای جذب مشتری (سرنخ) انجام دهد. رویکردهای مختلف را امتحان کند، و بیاموزد که چه چیزی بهتر عمل می کند.
- تبدیل: در این مرحله، شرکت باید به مرحله سود دهی برسد. هنگامی که شرکت بهترین عملکرد را پیدا کرد، زمان کسب سود فرا می رسد.
- مشارکت: در این مرحله، شرکت باید مشتری وفادار ایجاد کند. ایجاد و حفظ رابطه طولانی مدت با مشتریان یکی از بهترین روش ها است.
۴. پنج نیروی پورتر (Porter’s Five Competitive Forces)
۵ نیروی رقابتی پورتر در سال ۱۹۴۷ توسط مایکل پورتر از دانشکده تجارت هاروارد مطرح شد.
از این مدل بازاریابی برای بررسی نیروی رقابتی برند استفاده می شود. این نیروهای پنجگانه شامل:
- شدت رقابت
- قدرت تامین کنندگان
- تهدید جانشینان
- قدرت خریدار
- موانع ورود به بازار
این مدل به عنوان یک چارچوب ساده برای ارزیابی قدرت و رقابت یک سازمان تجاری توسعه داده شده است. تحلیلگران استراتژی های بازاریابی اغلب از پنج نیروی پورتر برای تعیین سودآور بودن محصولات یا خدمات جدید استفاده می کنند. با درک اینکه قدرت کجاست، می توان از این نظریه برای شناسایی مناطق قدرت، بهبود نقاط ضعف و جلوگیری از اشتباهات نیز استفاده کرد.
۵. چرخه عمر مشتری (CLV)
ارزش طول عمر مشتری (Customer Lifetime Value) نشان دهنده کل در آمدی است که یک کسب و کار از یک مشتری دارد، در واقع طول عمر مشتری یک معیار کلیدی برای درک مشتریان است. به این ترتیب کسب و کارها از این مدل برای شناسایی مشتریان با ارزش استفاده می کنند.
به عبارت دیگر ارزش طول عمر مشتری (CLV)، پیش بینی ارزشی است که رابطه کسب و کار با مشتری می تواند به ارمغان بیاورد. این رویکرد به سازمان ها اجازه می دهد ارزش آینده ای را که می توانند از ابتکارات بازاریابی خود ایجاد کنند، پیش بینی کنند.
به طور خلاصه در CLV چگونگی بهینه سازی هزینه جذب مشتری با حداکثر ارزش به جای حداقل هزینه بررسی می شود.
۶. مدل بازاریابی CCDVTP
در اواخر سال ۲۰۰۶، فیلیپ کاتلر سخنرانی مهمی را در مورد “راهی برای برندسازی و جهانی شدن” ایراد کرد و برای اولین بار یک مدل بازاریابی جدید به نام CCDVTP را پیشنهاد کرد.
او با اصلاح مدل ۴P مدل CCDVTP را ارائه داد. آنچه به عنوان CCDVTP شناخته می شود به این موارد
(CREATE COMMUNICATE AND DELIVER THE VALUE TO THE TARGET MARKET AT A PROFIT) اشاره دارد.
مدل CCDVTP عبارت است از: هدف قرار دادن بازار هدف و دستیابی به سود از طریق نوآوری ارتباطات و انتقال ارزش.
CCDVTP بیان می کند که اگر شرکتی بخواهد یک نام تجاری خوب (برند معتبر) ایجاد کند، باید دائماً با مشتریان ارتباط برقرار کند و ارزش منحصر به فرد برند را ارائه دهد. در عین حال، باید بازار هدف خود را بشناسد تا فرصت کسب سود را از دست ندهد.
۷. ماتریس انساف (Ansoff Matrix)
ماتریس Ansoff برای اولین بار توسط ایگور آنسوف در سال ۱۹۵۷ در مجله Harvard Business Review، در مقاله “استراتژی های تنوع” منتشر شد. ماتریس انساف دارای دو بعد محصول و بازار با ۴ استراتژیِ نفوذ، توسعه محصول، توسعه بازار و تنوع سازی است.
۸. چرخه عمر محصول (PLC)
چرخه عمر محصول برای اولین بار در دهه ۵۰ میلادی معرفی شد و برگرفته از عبارت (Product Life Cycle) است، چرخه عمر محصول نشان دهنده فرآیندی است که از لحظه معرفی محصول تا حذف از بازار طی می شود. از این نمودار برای مدیریت توسعه محصول استفاده می شود. فرآیند PLC شامل ۴ مرحلهزیر است:
- معرفی
- رشد
- بلوغ
- افول
۹. ماتریس گروه مشاوره بوستون (BCG)
ماتریس بوستون یا ماتریس BCG در سال ۱۹۷۰ توسط بروس دی هندرسون برای گروه مشاوران بوستون طراحی شد، از ماتریس BCG (Boston Consulting Group Matrix) برای ارزیابی عملکرد محصول یا خدمات یک برند تجاری استفاده می شود.
- محور افقی ماتریس BCG نشان دهنده میزان سهم بازار است.
- محور عمودی ماتریس BCG نشان دهنده نرخ رشد محصول و پتانسیل رشد آن در یک بازار خاص است.
همچنین ماتریس گروه مشاوره بوستون، محصول رو به ۴ دسته تقسیم میکنه:
- سگ: محصولاتی با سهم بازار / رشد بازار پائین، به دلیل سودآور نبودن این محصولات توصیه می شود از بازار خارج شویم.
- علامت سوال: محصولاتی با سهم بازار پایین / رشد بازار بالا، در این مرحله نیاز به بررسی و تبلیغات همه جانبه برای گرفتن سهم بیشتر از بازار و ورود به مرحله ستاره وجود دارد.
- ستاره: محصولاتی با سهم بازار بالا / بازار رو به رشد.
- گاو شیرده : محصولاتی با سهم بازار بالا / رشد بازار پایین.
۱۰. مدل بازاریابی لحظه (moment Marketing)
مدل بازاریابی لحظه به بازاریابی در میکرولحظه ها اشاره دارد که عموما نیز به وسیله یک دستگاه هوشمند مانند موبایل، تبلت، لبتاب در فضای دیجیتال اتفاق می افتد، این میکرو لحظات عمدتا زمان های بررسی و تصمیم گیری هستند که مدل بازاریابی لحظه برای پاسخگویی به آن ها توسعه یافته است.
۱۱. مدل بازاریابی (PESTEL)
مدل بازاریابی PESTEL برای ارزیابی وضعیت شرکت با توجه به تغییرات و شرایط محیطی بکار می رود.
مدل PESTEL، که آنالیز PESTEL نیز نامیده می شود ، یک نوع تجزیه و تحلیل است که دارای ۶ عامل مهم تجاری است. شش دسته عبارتند از:
- سیاسی (Political)
- اقتصادی (Economic)
- اجتماعی فرهنگی (Sociocultural)
- تکنولوزیکی (Technological)
- محیطی (Environmental)
- قانونی (Legal)
اگرچه در نگاه اول ساده به نظر می رسد، اما مدل PESTEL چندان هم ساده نیست. برای درک بهتر مدل PESTEL، باید هر یک از عوامل جداگانه بررسی شود.
- عوامل سیاسی
عوامل سیاسی موثر بر یک تجارت شامل سیاست های تجاری، مقررات کار و سایر قوانین دولتی است. اگر می خواهید کسب و کار شما در محدوده قانون باقی بماند، این عوامل سیاسی را جدی بگیرید.
- عوامل اقتصادی
عوامل اقتصادی موثر بر یک کسب و کار مربوط به اقتصادی است که در آن فعالیت می کند. عوامل فردی شامل تولید ناخالص داخلی ، نرخ ارز و تورم و غیره از عوامل اقتصادی موثر بر انواع مشاغل است.
- عوامل اجتماعی و فرهنگی
عوامل فرهنگی اجتماعی که بر یک کسب و کار تأثیر می گذارد به جامعه و فرهنگ در یک منطقه خاص مربوط می شود، اما اینکه چگونه می تواند بر تجارت تأثیر بگذارد؟ دو پارامتر مهم از عوامل فرهنگی اجتماعی عبارتند از: میزان هزینه مصرف کننده (در برخی مناطق مصرف کنندگان بیشتر یا کمتر از دیگران هزینه می کنند) و جمعیت شناسی (مانند تفاوت قومیتی و جنسیتی).
- عوامل تکنولوژیکی
عوامل تکنولوژیکی موثر بر یک کسب و کار عبارتند از ظهور فناوری های جدید (مانند روباتیک؛ هوش مصنوعی و …) و همچنین رواج زیرساخت برای افرادی که کمی مسن تر هستند. به ویژه عوامل مهم فناوری شامل دسترسی به اینترنت، دسترسی به تلفن همراه هوشمند است.
- عوامل محیطی
امروزه عوامل محیطی که بر یک تجارت تأثیر می گذارد بیش از هر زمان دیگری قابل توجه است. بسیاری از عوامل محیطی به نوعی با گرمایش زمین مرتبط هستند، مانند تغییرات آب و هوایی، آلودگی و تامین منابع طبیعی.
- عوامل قانونی و حقوقی
عوامل حقوقی که بر یک تجارت تأثیر می گذارد اغلب با عوامل سیاسی همپوشانی دارد. با این حال، نیاز به توجه دارند. این قوانین می تواند شامل قوانین تجاری، قوانین مربوط به مصرف کنندگان و حق چاپ است.
۱۲. مدل بازاریابی زیموت ZMOT
مدل بازاریابی ZMOT برگرفته از عبارت Zero Moment of Truth به معنی لحظه صفر حقیقت است. لحظه صفر حقیقت دقیقا لحظه ای است که جرقه خرید و بررسی یک محصول در ذهن مشتری ایجاد می شود، مدل بازاریابی لحظه صفر حقیقت به بررسی و بازاریابی این لحظه می پردازد.
۱۳. نقشه جایگاه یابی برند (BPM)
نقشه جایگاه یابی برند (Brand Positioning Map) در واقع جایگاه برند در بازار نسبت به رقبا را مشخص می کند. بنابراین یک نام تجاری قوی باید اولویت اصلی همه مشاغلی باشد که برای موفقیت تلاش می کنند. اما تنها یک راه مطمئن برای ایجاد یک نام تجاری قوی وجود دارد: موقعیت یابی نام تجاری.
موقعیت یابی برند فرآیند موقعیت یابی نام تجاری شما در ذهن مشتریان است. این فرآیند بیش از طراحی یک لوگوی فانتزی است، در واقع نقشه جایگاه یابی برند یک استراتژی برای متمایز کردن کسب و کار شما از دیگر برندها است.
بنابراین باید برنامه موقعیت یابی نام تجاری را ایجاد کنید که به شما کمک می کند تا شهرت و تصویر برند خود را کنترل کنید.
موقعیت یابی برند به شرکت اجازه می دهد تا خود را از رقبا متمایز کنید. این تمایز به افزایش آگاهی از نام تجاری، برقراری ارتباط و توجیه قیمت ها کمک می کند، که همه آنها بر نتیجه نهایی تأثیر می گذارد.
اما همه استراتژی های موقعیت یابی برند یکسان نیستند. بلکه بسته به محصول، خدمات و صنعت شما، مکان و بسیاری از پارامترهای دیگر تغییر می کند. در زیر، برخی از استراتژی های رایج موقعیت یابی را بیان می کنیم.
انواع استراتژی های موقعیت یابی برند
- استراتژی موقعیت یابی خدمات مشتری
- استراتژی موقعیت مکانی مبتنی بر راحتی
- استراتژی موقعیت یابی بر اساس قیمت
- استراتژی استقرار مبتنی بر کیفیت
- استراتژی تمایز
۱۴. مدل بازارایابی (SOSTAC)
مدل بازاریابی SOSTAC توسط PR Smith در دهه ۱۹۹۰ توسعه پیدا کرد و بعدها در سال ۲۰۰۴ در کتاب Strategic Marketing Communications منتشر شد.
از این مدل برای برنامه ریزی بازاریابی دیجیتال و یا نوشتن مارکتینگ پلن استفاده می شود.
مدل SOSTAC به عنوان یک چارچوب برنامه ریزی و استراتژی معتبر در بین مشاغل با اندازه های مختلف، چه یک شرکت نوپا و چه یک سازمان جهانی محسوب می شود. این چارچوب به ما اجازه می دهد تا سوالات درستی را مطرح کنیم که هنگام برنامه ریزی استراتژی یا اجرای هر پروژه مهم هستند.
بیایید به برخی از سوالات که می توانیم در SOSTAC بپرسیم نگاهی بیندازیم:
۱. Situation (تجزیه و تحلیل وضعیت): ما اکنون کجا هستیم؟ درک چشم انداز فعلی.
۲. Objectives (تعریف هدف): کجا می خواهیم باشیم؟ اهداف مفید و کاربردی تعیین کنید.
۳. Strategy (استراتژی): چگونه به این اهداف می رسیم؟ تعیین استراتژی معنادار و قابل اندازه گیری.
۴. Tactics (تاکتیک): جزئیات استراتژی چیست؟ با چه روش هایی می خواهیم به اهداف تعیین شده برسیم.
۵. Action (اقدامات): نقش ها و مسئولیت ها را تعیین کنید. چه کسی چه می کند؟
۶. Control (کنترل): در چه بازه زمانی این کار را انجام می دهید؟ KPI هایی را برای سنجش پروژه در حین اجرا برنامه ریزی کنید.
۱۵. مدل بازاریابی مدرن (M3)
مدل بازاریابی (M3) مدرن پل واسطی برای اتصال بازاریابی دیجیتال و کلاسیک است.
در نگاه اول، این مدل هنوز عناصر بازاریابی را از چارچوب های قدیمی تر و کلاسیک به ارث می برد، اما مدل بازاریابی مدرن (M3) شامل عملکردهای استراتژیک متمرکز بر دیجیتال مانند “بینش مشتری” ، “تجربه مشتری” و “داده ها و معیارها” است. اینها زمینه های کلیدی هستند که مشاغل باید از آنها استفاده کرده و در ساختارهای سازمانی خود تجزیه و تحلیل کنند. سپس این توابع را به ارائه فعالیت های بازاریابی گسترده تر پیوند می دهد.
همه مشاغل در رویکرد بازاریابی متفاوت هستند. مشاغل موفق خروجی بازاریابی خود را بسیار ارزشمند می دانند و در صورت کاهش درآمد، سرمایه گذاری زیادی خواهند کرد. در حالی که سایر مشاغل بودجه بازاریابی را کاهش می دهند زیرا احساس می کنند فشارهای خارجی در صنعت عامل اصلی مشكل درآمد است.
۱۶. آمیخته بازاریابی (Marketing Mix)
آمیخته بازاریابی (Marketing Mix) که در اصطلاح ۷P نیز نامیده می شود.
ابتدا مدل ۴P در سال ۱۹۶۰ توسط ادموند مک کارتی مطرح شد؛ اما بیست سال بعد مک کارتی متوجه شد که مدل ۴P به تنهایی کافی نیست و مدل ۷P را ارائه داد؛ این مدل روز به روز تکامل یافت و به مدل های ۱۱P ، ۱۳P ، ۱۵P و ۲۱P ارتقا پیدا کرد، اما هنوز هم فیلیپ کاتلر پدر علم بازاریابی معتقد است که مدل ۴P بسیار کارآمد است.
مدل آمیخته بازاریابی دقیق می تواند تفاوت بین موفقیت یا شکست یک محصول باشد!
هدف اصلی یک مدل آمیخته بازاریابی این است که چگونه فعالیت های مختلف بازاریابی معیارهای یک کسب و کار را پیش می برد. از این برند به عنوان یک ابزار تصمیم گیری برای ارزیابی اثربخشی ابتکارات مختلف بازاریابی در افزایش ROI استفاده می شود.
مدل آمیخته بازاریابی معیارهای کسب و کار را برای تمایز بین مشارکت از فعالیت های بازاریابی و تبلیغاتی در مقایسه با دیگر محرک های اصلی (اساسی) تجزیه می کند.
مدل آمیخته بازاریابی ۷P شامل موارد زیر است:
- محصول (Product)
- قیمت (Price)
- مکان (Place)
- ترویج (Promotion)
- نیروی انسانی (People)
- فرآیند (Process)
- شواهد فیزیکی (Physical Evidence)
۱۷. مدل بازاریابی ۷S
مدل McKinsey 7S یک چارچوب مفید برای بررسی قابلیت های بازاریابی یک سازمان از دیدگاه های مختلف است. این مدل توسط تام پیترز و رابرت واترمن در دوران تصدی خود در McKinsey & Company در دهه ۱۹۷۰ توسعه یافت.
مدل بازاریابی ۷S به صورت زیر است:
- استراتژی Strategy: تعریف رویکردهای کلیدی یک سازمان برای نیل به اهداف خود.
- ساختار Structure: سازماندهی منابع درون یک شرکت برای تیم های مختلف.
- سیستم ها Systems: فرآیندهای تجاری و بسترهای فنی مورد نیاز.
- کارکنان Staff: نحوه جذب و نگهداری کارکنان.
- مهارتها Skills: می تواند فعالیت های مختلف را تکمیل کند.
- سبک Style: فرهنگ سازمان از نظر رهبری و تعامل بین کارکنان و سایرین.
- ارزشهای مشترک Shared Values: در یک چشم انداز یا وظیفه خلاصه می شود، بنابراین سازمان دلیل وجود را مشخص می کند.
۱۸. استراتژی پیشنهاد ویژه فروش (USP)
استراتژی بازاریابی USP برگرفته از unique selling proposition است، این استراتژی بازاریابی برای نشان دادن مزیت های برند به مشتری استفاده می شود. به بیان ساده، در یک بازار رقابتی این پیشنهاد فروش منحصر به فرد شما است که باعث می شود کسب و کار شما متفاوت از بقیه سهم قابل توجهی از بازار را کسب کند. برای استفاده از استراتژی بازاریابی فروش منحصر به فرد از موارد زیر استفاده کنید:
- تعریف یک پیشنهاد منحصر به فرد برای فروش
- نمونه های واقعی از یک پیشنهاد منحصر به فرد برای فروش
- روش های پیشنهادی برای پیشنهاد فروش منحصر به فرد
- نحوه استفاده از یک نقطه فروش منحصر به فرد در تبلیغات خود
- نحوه استفاده از یک پیشنهاد منحصر به فرد در صفحات فرود خود
۱۹. مدل بازاریابی GE
مدل بازاریابی GE که در واقع ارزیابی از جذابیت بازار و موقعیت رقابتی است، تکامل یافته مدل بازاریابی BCG است که توسط شرکت جنرال الکتریک و گروه مشاوره McKinsey در دهه ۱۹۷۰ طراحی شده است، در این مدل بازاریابی هر فعالیتی بر اساس دو معیار اصلی جذابیت بازار و توانمندی شرکت اولویت بندی می شود.
مشابه ماتریس BCG، ماتریس GE به شما کمک می کند تا نحوه تخصیص منابع را تعیین کنید اما با انعطاف پذیری بیشتر نسبت به ماتریس BCG.
۲۰. مدل بازاریابی نردبان وفاداری (Loyalty Ladder)
مدل بازاریابی وفاداری (Loyalty Ladder) نشان دهنده مسیری است که یک مشتری باید طی کند تا به عنوان مشتری وفادار و بعد به حامی برند شناخته شود.
مدل بازاریابی نردبان وفاداری شامل مراحل زیر می شود:
- بازدیدکننده (Prospect)
- خریدار (Customer)
- مشتری (Client)
- حامی (Supporter)
- طرفدار (Advocate)
گفته می شود که هزینه جذب مشتریان جدید ۴-۶ برابر بیشتر از تجارت با مشتریان فعلی است. بنابراین برای هر سازمانی ارزش دارد که مشتریان فعلی خود را راضی نگه دارد تو آنها را در مارکت خود نگه دارد.
بنابراین وفاداری مشتری به برند به برنامه ریزی هوشمندانه نیاز دارد تا مشتریان وسوسه شوند از مراحل نردبان بالا بروند.
مدل بازاریابی نردبان، مقیاس وفاداری افراد مرتبط با محصول را بر اساس مشارکت آنها طبقه بندی می کند.
پنج دسته مختلف تحت مقیاس وفاداری مشتری عبارتند از:
۱- مشکوک (Suspect)
آنها مشتریان بالقوه سازمان هستند. آنها ممکن است از کمپین های تبلیغاتی سازمان مطلع باشند اما در حال حاضر با یک سازمان تجارت نمی کنند. به عنوان مثال ، فردی که در حال حاضر از خدمات تاکسی راضی است اما از همه گزینه های وسیله نقلیه موجود در بودجه مطلع است.
۲- مشتری احتمالی (Prospect)
آنها کسانی هستند که تحت تأثیر عملکرد سازمان قرار گرفته اند و به طور جدی در حال خرید محصولات سازمان هستند. سازمان باید از صمیم قلب با آنها رفتار کند و همه تردیدهای آنها را برطرف کند.
یک مثال از این مورد می تواند مشتری ای باشد که می خواهد خودرو بخرد و ۵ اتومبیل خاص را در سیستم ارزش قرار می دهد. این شخص برای هر پنج شرکت بالقوه می شود زیرا در درجه اول یکی از این ۵ گزینه را به دست می آورد.
۳- مشتری (Customer)
آنها ابتدا محصولات را از سازمان خریداری کردند و امروز از آنها استفاده می کنند. سازمان باید تمام کمک های ممکن پس از فروش را گسترش دهد تا نگرانی های آنها برطرف شود.
این مشتریان می توانند با برنامه وفاداری یا تخفیف وفاداری مشارکت داشته باشند.
به عنوان مثال ، خریدار خودرو یا خریدار گوشی هوشمند مشتری است.
۴- مشتری ثابت (Client)
آنها بارها و بارها با سازمان تجارت می کنند و مایل به مشارکت در آینده هستند. مشتریان در صورت مشارکت خوب می توانند با وفاداری به نام تجاری خود به ارتقای تجارت کمک کنند. اینها همچنین می توانند به حساب های کلیدی تبدیل شوند.
به عنوان مثال ، مشتری یک شرکت نرم افزاری که پروژه های متعددی را در فناوری ها و زمینه های مختلف انجام می دهد.
۵- طرفدار (Advocate)
آنها نه تنها با یک سازمان تجارت مکرر انجام می دهند ، بلکه سازمان را به آشنایان خود توصیه می کنند. آنها ارزشمندترین بازیکنان هستند و سازمان باید با آنها با بالاترین اولویت رفتار سلطنتی داشته باشد.
به عنوان مثال ، شخصی پس از خرید خودروی شرکتی آنقدر خوشحال است که به مردم می گوید به طور غیر مستقیم به مارک کمک می کند.
۲۱. بازاریابی مستقیم (Direct Marketing)
بازاریابی مستقیم یک استراتژی بازاریابی است که در آن به جای داشتن یک واسطه بین کسب و کار و مشتریان، مستقیم با استفاده از ایمیل، اس ام اس، پوستر و یا ابزارهای دیگر با آنها ارتباط برقرار می شود.
این نوع بازاریابی از آن جهت “بازاریابی مستقیم” نامیده می شود زیرا به طور کلی نیاز به واسطه ها را برطرف می کند. نتایج یک کمپین بازاریابی مستقیم بلافاصله قابل اندازه گیری است زیرا کسب و کار شما می تواند تعداد مشتریانی که به کمپین های تبلیغاتی شما پاسخ مثبت داده اند را پیگیری کرد.
انواع بازاریابی مستقیم
انواع مختلفی از تکنیک های بازاریابی مستقیم وجود دارد که می توانید به منظور دستیابی به مخاطبان مورد نظر خود پیاده سازی کنید. در اینجا برخی از انواع بازاریابی مستقیم ذکر شده است:
۱. بازاریابی حضوری
این یکی از قدیمی ترین اشکال بازاریابی مستقیم است. نمایندگان مجاز فروش برای ملاقات مستقیم با مشتریان به کار گرفته می شوند. هدف هر نماینده این است که با مشتریان بالقوه تماس گرفته ، آنها را به مصرف کنندگان سودآور تبدیل کند و در نتیجه کسب و کار سازمان خود را ارتقا دهد.
۲. بازاریابی خانه به خانه (D2D)
یکی دیگر از انواع بازاریابی حضوری است. این بدان معناست که نماینده فروش شما در آینده به خانه های یک منطقه سر میزند و در مورد محصولات و خدماتی که ارائه می دهید، با استفاده از تکنیک های مختلف بازاریابی، صحبت می کند.
۳. بازاریابی کیوسکی
این نوع بازاریابی در اماکن عمومی که جمعیت زیادی را به خود جلب می کند، همیشه مملو از فرصت ها برای جلب توجه مردم به سمت تجارت شما است. نمایندگانی که در کیوسک ها مانند مراکز خرید مستقر شده اند، می توانند مستقیماً با جذب مشتریان بالقوه و با جلب توجه آنها به محصولات و خدمات شما آنها را به مشتری واقعی تبدیل کنند.
۴. کاتالوگ، کالیته، بروشور های تبلیغاتی
این نوع بازاریابی مستقیم شامل توزیع اعلامیه هایی به مخاطبان مورد نظر است که حاوی اطلاعات چاپ شده در مورد محصولات و خدماتی است که ارائه می دهید. گاهی اوقات این بروشورها در کیوسک ها پخش می شود تا مشارکت مثبت بیشتری نسبت به این روش داشته باشند. همچنین ممکن است گاهی شامل پیشنهادات و کدهای تخفیف نیز باشند که فقط برای مدت محدودی قابل استفاده هستند، بنابراین خریداران بالقوه شما را از شما جذب می کند.
۵. بازاریابی از راه دور یا تله مارکتینگ (Telemarketing)
فرایند تماس با مشتریان احتمالی شما به صورت جداگانه و تلاش برای جلب علاقه آنها به خرید و پیشنهاد محصولات شما را بازاریابی تلفنی یا تله مارکتینگ گویند. در این روش تیم فروش یا بازاریابی با استفاده از لیستی از افرادی که ممکن است به محصول شما علاقه مند باشند با آنها تماس می گیرند و مزایای خرید را به آنها اطلاع می دهند.
مشاغل از بازاریابی تلفنی به عنوان ابزاری برای ایجاد راهنمایی، فروش و انجام سایر فعالیت های بازاریابی برای برقراری ارتباط با مشتریان از طریق تماس های تلفنی استفاده می کنند.
در گذشته قصد تله مارکتینگ فقط دعوت از مشتریان بالقوه برای فروش محصولات یا خدمات بود. اما امروزه با ویدئو کنفرانس، امکان ملاقات تعاملی تر بین فروشنده و مشتری احتمالی وجود دارد.
با این حال، تله مارکتینگ می تواند برای مشاغلی که بودجه محدودی برای تبلیغ محصولات و خدمات خود دارند مفید باشد. همچنین بازاریابی تلفنی وقتی با سایر تاکتیک های بازاریابی ترکیب شود، می تواند نتیجه بسیار موثر تری داشته باشد.
۶. تبلیغات هدفمند
اینترنت دروازه دیگری برای بازاریابی مستقیم باز کرده است. از آنجا که تقریباً هر فعالیتی که کاربر از طریق اینترنت انجام می دهد در قالب کوکی یا داده های دیگر ثبت می شود. این داده ها همراه با اطلاعات دموگرافیک کاربر توسط تبلیغ کنندگان برای هدف قرار دادن آنها به طور مستقیم در تبلیغات هدفمند استفاده می شود. نمونه ای از تبلیغات هدفمند بازاریابی مجدد است.
۲۲. بازاریابی عصبی (Neuro Marketing)
بازاریابی عصبی یک بازاریابی علمی مبتنی بر مطالعات و تحقیقات در مورد پاسخ های مغز نسبت به انواع استراتژی های بازاریابی است تا فعالیت ها و تاکتیک های بازاریابی برای دریافت پاسخ های بهتر از مغز توسعه پیدا کنند.
۲۳. بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing)
بازاریابی دیجیتال برای تجزیه و تحلیل عملکرد جامع کمپین بازاریابی به فناوری متکی است. بهترین راه برای راه اندازی یک پلتفرم بازاریابی دیجیتال این است که آن را به دو قسمت تقسیم کنید: بازاریابی دیجیتال و بستر های بازاریابی دیجیتال.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال، بازاریابی است که از رسانه های آنلاین و اینترنت از طریق دستگاه های متصل به آن مانند تلفن های همراه ، رایانه های خانگی یا اینترنت اشیاء (IoT) استفاده می کند. ابتکارات رایج بازاریابی دیجیتال بر انتشار پیام برند از طریق موتورهای جستجو (SEO)، رسانه های اجتماعی، ایمیل و وب سایت ها متمرکز است.
نمونه هایی از ابزارهای بازاریابی دیجیتال
به طور خلاصه، ابزارهای دیجیتال مارکتینگ شامل ابزاری هایی می شود که به صورت آنلاین استفاده می کنید. در اینجا چند نمونه رایج آن را مثال میزنم:
- رسانه های اجتماعی
- وب سایت ها
- عکس ها و محتوای ویدئویی
- پست های وبلاگ و کتاب های الکترونیکی
- لوگو، تصاویر یا نمادهای برند
برای آشنایی بیشتر با بازاریابی دیجیتال می توانید به آموزش دیجیتال مارکتینگ رجوع کنید.
۲۴. بازاریابی محتوا (Content Marketing)
بازاریابی محتوا یک تکنیک بازاریابی برای ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و جامع برای جذب مخاطبان مشخص است. این نوع از بازاریابی بسیار پرکاربرد است و تمرکز آن بر روی تولید و توزیع محتوای با کیفیت برای مخاطب هدف است.
۲۵. بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)
بطور خلاصه به روش هایی که از طریق ارسال ایمیل باعث جذب ترافیک شود بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ گفته می شود. بازاریابی ایمیلی برای اطلاع رسانی، افزایش فروش و ایجاد سرنخ برای برند استفاده می شود.
بازاریابی ایمیلی مدرن از ارسال ایمیل های همه جانبه دور شده و در عوض بر رضایت، تقسیم بندی و سفارشی سازی ارسال ایمیل تمرکز دارد.
۲۶. بازاریابی موبایلی (Mobile Marketing)
بازاریابی موبایلی شامل تمام روش هایی می شود که برای ارتقاء محصولات یا خدمات از طریق دستگاه های تلفن همراه میسر است.
برای درک بهتر اهمیت بازاریابی موبایلی به این نکته توجه کنید که از پایان سال ۲۰۱۵، ترافیک اینترنت تلفن همراه از استفاده از اینترنت دسکتاپ پیشی گرفته است. همچنین باتوجه به نظرسنجی انجام شده توسط Statistics در سال ۲۰۱۸، ۵۲.۲ درصد از ترافیک آنلاین در سراسر جهان از طریق تلفن های هوشمند ایجاد شده است.
انواع بازاریابی موبایلی
- بازاریابی در برنامه های تلفن همراه
- تبلیغات در بازی
- تبلیغات بنر موبایل
- بازاریابی صوتی
- پیامک
۲۷. بازاریابی روابط عمومی (PR)
روابط عمومی (PR)، مشتریان و رسانه ها را تشویق می کند تا در مورد کسب و کار شما مثبت فکر کنند و صحبت کنند. این نوع بازاریابی شهرت کسب و کار و محصولات شما را افزایش می دهد؛ بدون آنکه مستقیماً برای آن هزینه کنید.
بطورکلی، شهرت و “آنچه مردم می گویند” بسیار مهم است. مشتریان احتمالی شما خیلی راحت تر به آنچه دیگران می گویند اعتقاد دارند.
برای مثال هنگام خرید محصول آنلاین به رفتار خود فکر کنید. علاوه بر خواندن توضیحات محصول، بدون شک نظرات مشتریان و بررسی های آنلاین را نیز بررسی می کنید. این همان روابط عمومی یا PR است.
روابط عمومی چگونه می تواند به تجارت یک کسب و کار کمک کند؟
روابط عمومی بخشی از استراتژی بازاریابی کلی کسب و کار است. این شامل هر چیزی است که می تواند بر نظر دیگران در مورد برند تأثیر بگذارد.
تبلیغات، بازاریابی ایمیلی همه مهم هستند، اما نظر یک شخص مورد اعتماد می تواند ارزشمندتر باشد. اینجاست که روابط عمومی به خودی خود بسیار کارآمد است.
کارشناسان می گویند بازخورد مثبت نظرات مشتریان می تواند تا سه برابر موثرتر از تبلیغات موردی باشد. از طرف دیگر PR بازاریابی مقرون به صرفه تری نسبت به تبلیغات است.
۲۸. بازاریابی دهان به دهان (Word Of Mouth)
بازاریابی دهان به دهان، که از آن به عنوان تبلیغات دهان به دهان نیز یاد می شود، یک استراتژی مبتنی بر توصیه های شخصی است. شخص A محصول یا خدمات شما را به شخص B توصیه می کند؛ بنابراین به طور خودکار این اعتماد و اعتبار را به برند مورد نظر منتقل کرده است.
امروزه بازاریابی دهان به دهان به سرعت در حال رشد است زیرا توصیه های شخصی را می توان بصورت آنلاین به ویژه از طریق رسانه های اجتماعی به اشتراک گذاشت.
شکل های مختلف بازاریابی دهان به دهان یا Word Of Mouth marketing را در توصیه های شخصی از یک فرد تأثیرگذار (اینفلوئنسر) در رسانه های اجتماعی یا یک بررسی آنلاین می توان به سادگی تجربه کرد.
۲۹. بازاریابی با نمونه رایگان (Free Sample Marketing)
در بازاریابی با نمونه رایگان که یکی از راه های جذب مشتری است. با ارائه نمونه های رایگان از محصولات یا خدمات شما، مردم می توانند کیفیت آنچه شما ارائه می دهید را بررسی کنند. با این امید که بتوانید مشتری را برای خرید در آینده تشویق کنید.
Free Sample Marketing برای موارد زیر مفید است:
• آشنایی با محصول یا خدمات جدید
• افزایش وفاداری در بین مشتریان فعلی
• آشنایی با محصول یا خدمات خود برای افرادی که با برند شما آشنا نیستند
• افزایس دانش مشتریان در مورد محصولات یا خدمات شما
۳۰. بازاریابی درخواست به اقدام (Call to Action Marketing)
بازاریابی درخواست به اقدام بخشی از بازاریابی درونگرا محسوب می شود که به واسطه آن و از طریق بنر، متن یا یک تصویر اتفاق می افتد، به این ترتیب این ابزارها، تلاش میکنند تا فرد را به کلیک روی آن تشویق کنند. فراخوان برای اقدام (CTA) ها معمولاً در قالب یک دکمه یا پیوند، برای تبدیل بازدیدکنندگان به سرنخ استفاده می شوند. CTA ها یکی از موثرترین ابزارهای سئو برای بهینه سازی نرخ تبدیل شما (CRO) هستند. اگر به مبحث بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو علاقه مند هستید مقاله سئو چیست را از دست ندهید.
۳۱. بازاریابی بدون عوض؛ شبه رایگان (Freebie Marketing)
در بازاریابی بدون عوض (Freebie Marketing) یک تکنیک قدیمی است که در آن ابتدا محصول را با قیمت خیلی پائین و یا به عنوان هدیه به مشتری ارائه میدهند تا بتوانند تجهیزات و محصولات مکمل محصول را به مشتری بفروشند.
۳۲. بازاریابی مشارکتی (Affinity Marketing)
بازاریابی مشارکتی، بازاریابی وابسته، Affinity Marketing و Partnership Marketing، همه اسامی متفاوت یک نوع بازاریابی موثر است که باعث بوجود آمدن یک رابطه عمیق بین برندهای مکمل می شود، از طرفی هم این نوع استراتژی بازاریابی برای هر دو برند سودمند خواهد بود. بدین ترتیب زمانیکه یک شرکت یک ارزش برای مشتری خود خلق می کند، برند دیگر با مشتریان جدید ارتباط برقرار می کند.
۳۳. بازاریابی چریکی یا پارتیزانی (Guerilla Marketing)
بازاریابی چریکی یا گوریلا مارکتینگ نوعی از بازاریابی است که در آن از روش هایی برای واقعی تر ساختن تبلیغ استفاده می شود. در این نوع بازاریابی محصول واقعی را برای مخاطب شبیه سازی می کنند.
۳۴. بازاریابی ویروسی (Viral Marketing)
در بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ با استفاده از تعامل با مخاطب و پتانسیل شبکه های اجتماعی برای ترویج محصول یا خدمات استفاده می شود که به آن در اصطلاح وایرال کردن نیز گفته می شود.
قیف بازاریابی یا قیف فروش (marketing funnel)
مارکترها یا به اصطلاح بازاریاب ها تمام فعالیت های بازاریابی را در قالب یک قیف طراحی میکنند که به آن قیف بازاریابی یا قیف فروش می گویند. این قیف شامل مراحل مختلفی می شود که در ادامه به توضیح هر مرحله می پردازیم :
- مرحله اول :مرحله آگاهی از برند (Brand awareness)
- مرحله دوم : مرحله ایجاد علاقه (Interest)
- مرحله سوم : مرحله ایجاد توجه به برند (Consideration)
- مرحله چهارم : مرحله قصد برای خرید (Intent)
- مرحله پنجم : مرحله ارزیابی مشتری بالقوه (Evaluation)
- مرحله ششم :مرحله آخر تبدیل شدن به مشتری (Purchase)
35. بازاریابی کارمندان
خیلی از کسب و کارها و مشاغل بزرگ از کارمندان خود به عنوان مشتریان بالقوه و سفیر برند چشم پوشی می کنند.
در صورتی که بهتر است با این حقیقت رو به رو شوید که بسیاری از شرکت های بزرگ و پیشرو به کارمندان خود تخفیف می دهند تا بخشی از مزایای فروش آنها شوند.
بیشتر کارمندان دوست دارند که از کارفرمای خود خرید کنند. البته به شرطی که مطمئن باشند که این خرید به نفع آنها است.
اگه با دید بازتری به آن نگاه کنید، شما نه تنها به کارمندان خود تخفیف می دهید تا از خدمات شما استفاده کنند، بلکه به صورت رایگان و بدون هیچ هزینه ای برای خودتان تبلیغ می کنید. کارمند شما در مورد محصول شما با بقیه هم حرف میزنند و می تواند بسیاری را مجاب کنند تا از مشتریان بعدی شما باشند.
حتی کارمندان شما می توانند در مورد خرید خود با خونواده، همسایه ها، در شبکه های اجتماعی و حتی شاید وبلاگ شخصی خود صحبت کنند.
پس برای طراحی اسم تجاری (برند) خود، کارمندان مجموعه خود را دست کم نگیرید.
36. استراتژی بیزینس به مصرف کننده (B2C)
بازاریابی بیزینس به مصرف کننده یا B2C مربوط به استراتژی کسب و کار هایی هست که برای مصرف کنندگان طراحی شده است.
این شرکت ها محصولات یا خدمات خود را به صورت مستقیم در اختیار مصرف کننده قرار می دهند. این شرکت ها میتوانند فروشگاه داشته باشند و یا به صورت آنلاین محصولات خود را عرضه کنند.
37. استراتژی بیزینس به بیزینس (B2B)
برعکس بازاریابی B2C، بازاریابی B2B زمانی در یک کسب و کار استفاده می شود که یک شرکت یا سازمان، خدمات یا محصولات خود را در اختیار شرکت یا سازمان های دیگر قرار دهد.
38. بازاریابی سببی
بازاریابی سببی به دنبال ارتباط است. پس یک دلیل برای بازاریابی ایجاد کنید. شاید بپرسید که چطور باید این کار را انجام داد؟ بسیار ساده است.
مثلا اگه یک دوره آنلاین رایگان دارید، می توانید در کنار آن برای کسانی که با کار شما مرتبط هستند؛ تبلیغ کنید. یا در آن دوره رایگان نیاز به خرید یک محصول را ایجاد کنید.
اگه می خواهید که در بازاریابی سببی موفق باشید، باید ربط بین کار خود و علت انجام آن را پیدا کنید. مثلا فرض کنید شما محصولات مربوط به تناسب اندام می فروشید. پس می توانید با سازمانی که در حال مبارزه با چاقی در کودکان همکاری کنید.
۳۹. بازاریابی نقطه خرید (POP)
استراتژی بازاریابی در نقطه خرید یا نقطه فروش، یک استراتژی خوب است که شما با آن بتوانید مشتریان را در یک لحظه شکار کنید. می پرسید چطور؟
این استراتژی به شما کمک می کند درست وقتی مشتری به شما نیاز دارد، شما آنجا باشید تا نیازش را برطرف کنید. مثلا اگر شما صاحب فروشگاهی محلی هستید که سعی می کند نیاز های محله را تامین کنند. از مشتریان خود بپرسید که بیشتر به چه چیزهایی نیاز دارند؟
در دنیای دیجیتال مارکتینگ هم این کار انجام می شود. فقط کافیست درست در لحظه نیاز مشتری آنجا باشید. مقاله لحظه صفر حقیقت راهنمای شما در این راه است.
۴۰. بازاریابی اینترنتی
بازاریابی اینترنتی یک اصطلاح است که مدل های بازاریابی بسیاری را در خود جای داده است. از بازاریابی شبکه های اجتماعی و ایمیلی گرفته تا وبلاگ نویسی و طراحی لندینگ پیج.
با این وجود، اگر می خواهید تجارت خود راتوسعه دهید باید یک استراتژی خاص را برای خود در نظر بگیرید. مثلا اگر وبلاگ نویسی می کنید، چه مباحثی را باید پوشش دهید و یا در قسمت نظرات چطور باید جواب خوانندگان مطلب خود را بدهید.
دست راست شما در این روش بازاریابی نیز Google Analytics خواهد بود. زیرا قرار است کاربران خود را آنالیز کنید. باید برای شما مهم باشد که مخاطب کجا را بیشتر خوانده، کجا را رها کرده و حتی در کدام مطالب نظر خود را ثبت کرده است.
۴۱. استراتژی بازاریابی فلایویل Flywheel
در واقع استراتژی بازاریابی فلایویل (Flywheel) که مدتی است به عنوان جایگزین برای مدل بازاریابی قیف فروش معرفی شده الگوی جدیدی در استراتژی های بازاریابی ایجاد کرده است.
در این استراتژی بازاریابی برخلاف قیف فروش سنتی که مشتری را در آخرین مرحله استراتژی بازاریابی و فروش قرار می دهد، مشتریان در دل استراتژی فروش جای داده می شوند.
کلام آخر
در این مقاله تلاش کردم پرکاربردترین استراتژی های بازاریابی را بطور مختصر و مفید شرح دهم. به واسطه اهمیت موضوع؛ مهم ترین استراتژی های بازاریابی را به تفکیک و با جزئیات در مقالات دیگری شرح داده ام. به نظر بنده یک استراتژی بازاریابی برای کسب و کارهای مدرن به مثابه چراغی در یک مسیر پرچالش است؛ به شرط آنکه این استراتژی درست و قابل دستیابی باشد و همانند چراغی عمل کند که مسیر پیش رو را روشن می کند.
من اشکان ارکانی هستم؛ کارشناس سئو و دیجیتال مارکتینگ. امیدوارم توانسته باشم با نگارش این مقاله شما را با انواع استراتژی های بازاریابی آشنا کنم. در انتها ضمن تشکر و قدردانی؛ از شما می خواهم هر گونه سوال؛ انتقاد یا پیشنهادی را در رابطه با این مقاله در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
درباره اشکان ارکانی
حرفه خود را با برنامه نویسی آغاز کردم و رفته رفته وارد حوزه سئو و دیجیتال مارکتینگ شدم و در مسیر تحلیل کسب و کارهای مختلف از منظر بازاریابی دیجیتال قدم گذاشتم. این وبلاگ را با علاقه فراوان و برای کمک به رشد کسبوکارها در فضای دیجیتال راه اندازی کردم. در این وبلاگ تجربیات و تحقیقات خود را در سئو و دیجیتال مارکتینگ به اشتراک می گذارم.
نوشته های بیشتر از اشکان ارکانی
دیدگاهتان را بنویسید