دیجیتال مارکتینگ چیست
زمان تخمینی مطالعه: 39 دقیقه
بازاریابی دیجیتال شامل استفاده از تمام ابزارهای بازاریابی است که از دستگاه های الکترونیکی یا اینترنت استفاده می کنند. در اینجا متخصصین دی ام بلاگ سعی کرده اند تا مقاله ای جامع و بروز در قالب آموزش دیجیتال مارکتینگ خدمت مخاطبان ارزشمند دیجیتال مارکتینگ بلاگ ارائه دهند پس لطفا تا انتها همرا ما باشید.
در واقع دیجیتال مارکتینگ مانند هر بازاریابی دیگری راهی برای ارتباط و تأثیرگذاری بر مشتریان احتمالی است. تفاوت این موضوع در این است که شما به صورت آنلاین با مشتریان ارتباط برقرار کرده و بر آنها تأثیر می گذارید.
بازاریابی دیجیتال به دستیابی به اهداف بازاریابی از طریق استفاده از فناوری ها و رسانه های دیجیتال اشاره دارد بطور مثال بازاریابی ایمیلی ، تبلیغات با پرداخت کلیک ، بازاریابی در رسانه های اجتماعی و حتی وبلاگ ها، همه و همه نمونه هایی از دیجیتال مارکتینگ هستند-که به مردم کمک می کنند شرکت شما را بشناسند و آنها را ترغیب می کند تا محصولات شما را بخرند.
در اینجا برخی از رایج ترین ابزارهای بازاریابی دیجیتال آورده شده است:
تقریباً هر چیزی می تواند یک ابزار بازاریابی دیجیتال باشد. فقط باید این ابزار بازاریابی بگونه ای باشد که بصورت آنلاین از آن استفاده کرد.
برخی از فناوری ها و رسانه های دیجیتال (ابزارهای های بازاریابی دیجیتال) عبارتند از:
- سایت شما
- دارایی های مارک دار (آرم ، نمادها ، کلمات اختصاری و غیره)
- محتواهای ویدئویی (تبلیغات ویدئویی ، نمایشی از محصولات و غیره)
- عکس ها (اینفوگرافیک ، عکس محصول ، عکس شرکت و غیره)
- محتوای نوشته شده (پست های وبلاگ ، کتاب های الکترونیکی ، توضیحات محصول ، توصیفات و غیره)
- محصولات یا ابزارهای آنلاین (محتوای تعاملی و غیره)
- رسانه های اجتماعی
- مشارکت دیجیتالی با سایر شرکت های دیجیتال
همانطور که احتمالاً می توانید تصور کنید، این لیست فقط معرفی سطحی از ابزارهای دیجیتال مارکتینگ است. اما بیشتر ابزارها و راه های بازاریابی دیجیتال در یکی از این دسته ها قرار می گیرند ، به هر حال بازاریابان هوشمند دائماً راه های جدیدی برای دسترسی به مشتریان به صورت آنلاین پیدا می کنند ، بنابراین این لیست همچنان در حال افزایش است!
تفاوت بازاریابی اینترنتی با بازاریابی دیجیتال
بازاریابی اینترنتی با بازاریابی دیجیتال متفاوت است. بازاریابی اینترنتی تبلیغاتی است که منحصراً در اینترنت انجام می شود، در حالی که بازاریابی دیجیتال را می توان از طریق دستگاه های تلفن همراه، روی جایگاه های تبلیغاتی در مترو، اتوبوس و یا در یک بازی ویدیویی یا از طریق یک برنامه تلفن هوشمند انجام داد.
چالش های بازاریابی دیجیتال
بر اساس تجربه، یکی از مهمترین چالش های رایج این است که از کجا باید برنامه بازاریابی دیجیتال خود را تدوین کنید. این نگرانی وجود دارد که همیشه به یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ گسترده نیاز داریم، اما برنامه بازاریابی دیجیتال شما نباید یک گزارش بزرگ باشد ، یک استراتژی را می توان در دو یا سه صفحه در جدولی که استراتژی های بازاریابی دیجیتال را به اهداف SMART در چارچوب استراتژی RACE خلاصه کرد.
نمونه ای از بازاریابی دیجیتال ساده ولی کاربردی
ایجاد این نوع از برنامه های دیجیتالی اغلب در دو مرحله انجام می شود.
- ابتدا یک برنامه بازاریابی دیجیتال جداگانه ایجاد می شود. در این مرحله می توانید با تعیین اهداف و استراتژی های دیجیتالی مشخص، مسیری را ترسیم کنید.
- دوم ، استراتژی بازاریابی دیجیتال در یک استراتژی بازاریابی بزرگ ادغام می شود، این مرحله ای است که در آن بازاریابی یکپارچه شما موثرتر عمل خواهد کرد.
امروز بازاریابی دیجیتال را چگونه تعریف می کنیم؟
بر اساس تحقیقات Pew ، در حقیقت ، استفاده منظم از “اینترنت” در میان بزرگسالان تنها در سه سال گذشته ۵ درصد افزایش یافته است. ازاین رو نحوه خرید مردم در کنار آن واقعاً تغییر کرده است، یعنی بازاریابی آفلاین مانند گذشته موثر نیست.
بازاریابی همیشه به این معناست که در ارتباط با مخاطبان، شما باید در مکان و زمان مناسب قرار بگیرید. امروزه این بدان معناست که شما باید مخاطبان خود را در جایی ملاقات کنید که آنها وقت خود را صرف می کنند: یعنی فضای آنلاین.
در یک جمله وارد بازاریابی دیجیتال شوید؛ یعنی، هر شکلی از بازاریابی که در وب وجود دارد.
چرا بازاریابی دیجیتال مهم است؟
بازاریابی دیجیتال به شما کمک می کند تا با استفاده از روش های جدید به مخاطبان بیشتری دسترسی پیدا کنید و مشتریان بالقوه خود را که به احتمال زیاد محصول یا خدمات شما را خریداری می کنند، هدف قرار دهید. علاوه بر این، بازاریابی دیجیتال اغلب مقرون به صرفه تر از تبلیغات سنتی است و به شما این امکان را می دهد تا موفقیت را به صورت روزانه اندازه گیری کرده و هر طور که مناسب می دانید حرکت کنید.
چهار مزیت کلیدی برای بازاریابی دیجیتال
در بازاریابی سنتی شما فقط می توانید مشتریان بالقوه ای را که به احتمال زیاد محصول یا خدمات شما را خریداری می کنند ، هدف قرار دهید. اگر تبلیغاتی را در تلویزیون ، مجله یا بیلبورد قرار دهید ، کنترل محدودی بر روی افرادی که تبلیغ را می بینند، دارید. البته شما می توانید یک جمعیت محدودی از جمله خوانندگان معمولی مجله یا جمعیت یک محله را اندازه گیری کنید.
از سوی دیگر ، بازاریابی دیجیتال به شما امکان می دهد تا مخاطب خاصی را شناسایی و تبلیغ کرده و پیام های بازاریابی سفارشی را برای آن مخاطبان ارسال کنید.
به عنوان مثال، می توانید از ویژگی های هدف گیری رسانه های اجتماعی برای نشان دادن تبلیغات رسانه های اجتماعی به مخاطبان خاص بر اساس متغیرهایی مانند سن ، جنسیت ، مکان ، علایق یا رفتارها استفاده کنید. از طرف دیگر، می توانید از استراتژی های PPC یا SEO برای نشان دادن تبلیغات به کاربرانی که به محصول یا خدمات شما علاقه نشان داده اند یا کلمات کلیدی خاص مربوط به صنعت شما را جستجو کرده اند، استفاده کنید.
در نهایت ، بازاریابی دیجیتالی به شما این امکان را می دهد تا تحقیقات لازم را برای شناسایی شخصیت خریدار خود انجام دهید و استراتژی بازاریابی خود را در طول زمان اصلاح کنید تا اطمینان حاصل کنید که به مشتریان بالقوه ای که احتمالاً از شما خریداری می کنند، دسترسی پیدا خواهید کرد. مهمتر از همه، بازاریابی دیجیتال به شما کمک می کند تا در زیر گروه های بزرگ در بین مخاطبان هدف خود بازاریابی کنید.
۲. بازاریابی دیجیتال به شما این امکان را می دهد تا کمپین ها را به صورت روزانه ردیابی کرده و در صورتی که ROI بالایی را نشان نمی دهد، مقدار پولی را که صرف یک کانال خاص می کنید کاهش دهید. در مورد اشکال بازاریابی سنتی نمی توان همین را گفت. تابلو و بیلبورد تبلیغاتی شما، صرف نظر از عملکرد آن هنوز هم همان قیمت را دارد، چه برای شما مشتری داشته باشد یا نداشته باشد.
علاوه بر این، در بازاریابی دیجیتال، شما کنترل کاملی را در مورد محل خرج کردن پول خود دارید. شاید به جای پرداخت هزینه برای کمپین های PPC ، شما هزینه ای را صرف تولیدی ایجاد محتوای اینستاگرام کنید. یک استراتژی بازاریابی دیجیتال به شما این امکان را می دهد تا به حرکت خود ادامه دهید و اطمینان حاصل کنید که هرگز برای کانال هایی که عملکرد خوبی ندارند پول خرج نمی کنید.
در کل، بازاریابی دیجیتال راه حل مقرون به صرفه تری است و فرصت های منحصر به فردی را در اختیار شما قرار می دهد تا مطمئن شوید بیشترین درآمد را دارید.
به عنوان مثال ، اگر برای یک کسب و کار کوچک با بودجه محدود کار می کنید، می توانید سرمایه گذاری در رسانه های اجتماعی، وبلاگ نویسی یا SEO را امتحان کنید – سه استراتژی که حتی با حداقل هزینه می تواند به شما بازدهی بالایی بدهد.
۳. اگر برای یک کسب و کار کوچک کار می کنید، احتمالاً برای شما سخت است که با برند های بزرگ صنعت خود رقابت کنید، بسیاری از آنها میلیون ها تومان سرمایه گذاری در تبلیغات تلویزیونی یا کمپین های ۳۶۰ درجه دارند. خوشبختانه فرصت های زیادی برای پیشی گرفتن از این بازیگران اصلی از طریق ابتکارات در استراتژی های بازاریابی دیجیتال وجود دارد.
به عنوان مثال، می توانید برخی از کلمات کلیدی بلند مربوط به محصول یا خدمات خود را شناسایی کرده و محتوای باکیفیتی ایجاد کنید که به شما در رتبه بندی موتورهای جستجو برای آن کلمات کلیدی کمک کنند.
علاوه بر این، رسانه های اجتماعی به شما این امکان را می دهند که از طریق بازاریابی تأثیرگذار به مخاطبان جدید دسترسی پیدا کنید. شاید برایتان اتفاق افتاده باشد که از اینفلوئنسرهایی که گهگاه محصولات یا خدمات مورد علاقه شما را به نمایش می گذارند، تاثیر بگیرید.-اگر در یک شرکت کوچک و متوسط کار می کنید، این ممکن است راه خوبی برای بازاریابی شما باشد.
۴. بازاریابی دیجیتال قابل اندازه گیری است. به عبارت دیگر بازاریابی دیجیتالی می تواند از ابتدا تا انتها، تمام معیارهایی را که ممکن است برای شرکت شما مهم باشد، از جمله نمایش، اشتراک گذاری، بازدیدها، کلیک ها و زمان حضور در صفحه، اندازه گیری شوند و یک دید جامع به شما ارائه دهد. این یکی از بزرگترین مزایای بازاریابی دیجیتال است. در حالی که تبلیغات سنتی که می تواند برای برخی از اهداف مفید باشد، با محدودیت بزرگتر اندازه گیری مواجه است.
برخلاف اکثر تلاش های بازاریابی آفلاین، بازاریابی دیجیتال به بازاریابان اجازه می دهد تا نتایج دقیق را در زمان واقعی مشاهده کنند. اگر تا به حال آگهی ای در روزنامه منتشر کرده اید شما می دانید تخمین اینکه چند نفر واقعاً به آن صفحه رفته و متوجه تبلیغ شما شده اند چقدر سخت است. تقریبا هیچ راهی وجود ندارد تا متوجه این موضوع شوید.
از طرف دیگر، با کمک بازاریابی دیجیتال، می توانید بازده سرمایه گذاری در هر جنبه ای از تلاش های بازاریابی خود را اندازه گیری کنید. برای اینکه این موضوع قابل فهم تر شود در اینجا چند نمونه آورده ایم:
ترافیک وب سایت
با بازاریابی دیجیتال، می توانید تعداد دقیق افرادی را که صفحه اصلی یا لندینگ پیج های سایت شما را مشاهده کرده اند، مشاهده کنید.
همچنین می توانید مشاهده کنید، از چه دستگاهی استفاده کرده و از کجا آمده اند.
این روش ها به شما کمک می کنند تا بر اساس تعداد افرادی که به سایت شما هدایت می شوند، برنامه ریزی کنید. به عنوان مثال، اگر فقط ۱۰ درصد از ترافیک شما از جستجوی ارگانیک ناشی می شود، می دانید که برای افزایش این درصد احتمالاً باید برای SEO وقت بگذارید.
با بازاریابی آفلاین ، بسیار سخت است که بدانید مردم چگونه قبل از ارتباط با تیم فروش یا خرید محصول شما ، با نام تجاری شما آشنا شده و با آن ارتباط برقرار کرده اند. با بازاریابی دیجیتال، می توانید روندها و الگوهای رفتار افراد را قبل از رسیدن به مرحله نهایی در سفر خرید را تشخیص دهید، بدین معنا که می توانید تصمیمات آگاهانه تری در مورد نحوه جذب مشتری به سایت خود یعنی درست در بالای قیف بازاریابی بگیرید.
عملکرد محتوا و تولید سرنخ یا lead
تصور کنید که شما یک کاتالوگ ایجاد کرده اید و آن را در یک محله پخش کرده اید، مشکل این است که شما نمی دانید چند نفر کاتالوگ شما را باز کرده اند یا چند نفر آن را در سطل زباله انداخته اند.
حالا تصور کنید که به جای آن کاتالوگ را در سایت خود قرار داده اید. شما می توانید دقیقاً تعداد افرادی که صفحه ای را که در آن میزبانی شده است مشاهده کرده اند را اندازه گیری کنید و می توانید اطلاعات تماس کسانی را که آن را با استفاده از فرم ها بارگیری می کنند ، جمع آوری کنید. نه تنها می توانید تعداد افراد درگیر در محتوای شما را اندازه گیری کنید ، بلکه هنگام بارگیری افراد نیز سرنخ های واجد شرایط ایجاد می کنید.
مطالعه مقالات زیر می تواند مفید باشد:
- انواع استراتژی های بازاریابی
- سئو چیست
- استراتژی بازاریابی چیست؟
- بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ (Neuro Marketing)
- اصول محتوا نویسی برای وب سایت
مدل سازی مرجع
یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر همراه با ابزارها و فناوری های مناسب به شما این امکان را می دهد تا تمام فروش خود را از اولین نقطه تماس دیجیتالی مشتری با کسب و کار خود ردیابی کنید.
این کار به شما امکان می دهد تا روندهای تحقیق و خرید محصولات توسط مردم را شناسایی کنید و تصمیمات آگاهانه تری بگیرید که کدام بخش از استراتژی بازاریابی شما نیازمند توجه بیشتری است و کدام بخش از چرخه فروش شما باید حذف یا بهینه شود.
البته ارتباط بین بازاریابی و فروش بسیار مهم است، آمارها نشان می دهد شرکت ها با فروش و بازاریابی قوی به رشد سالانه ۲۰ درصدی دست می یابند، در حالی که درآمد شرکت های دارای نام ضعیف ۴ درصد کاهش می یابد. اگر بتوانید با استفاده از فناوری های دیجیتال سفر مشتری خود را در چرخه خرید بهبود بخشید، به احتمال زیاد نتیجه نهایی کسب و کار بسیار رشد می کند.
نقش بازاریابی دیجیتال برای یک شرکت چیست؟
در حالی که بازاریابی سنتی ممکن است در تبلیغات چاپی، ارتباطات تلفنی یا بازاریابی فیزیکی انجام شود، بازاریابی دیجیتال می تواند به صورت الکترونیکی و آنلاین انجام شود. این بدان معناست که گزینه های بیشتری برای دسترسی کسب و کارها به مشتریان وجود دارد، از جمله ایمیل، فیلم، رسانه های اجتماعی و موتورهای جستجو.
در این مرحله، بازاریابی دیجیتال برای کسب و کار و آگاهی از برند (نام تجاری) شما ضروری است. امروزه به نظر می رسد هر برندی دارای وب سایت است. و اگر این کار را نکنند، حداقل از رسانه های اجتماعی یا استراتژی آگاهی از برند دیجیتالی برخوردارند. به عبارت دیگر محتوای دیجیتال و بازاریابی آنقدر رایج است که مصرف کنندگان در حال حاضر انتظار دارند که از طرق های مختلف بازاریابی دیجیتال در مورد کسب و کارها و برندهای مختلف اطلاع کسب کنند.
به طور خلاصه ، برای رقابت به عنوان یک کسب و کار و برند، باید جنبه های مختلفی از بازاریابی دیجیتال را در نظر بگیرید.
از آنجا که بازاریابی دیجیتال دارای گزینه ها و استراتژی های زیادی است، می توانید خلاق باشید و انواع تاکتیک های بازاریابی را که با بودجه شما هم خوانی دارند را آزمایش کنید.
چگونه می توان تجارت دیجیتال مارکتینگ را تعریف کرد؟
بازاریابی دیجیتال با استفاده از تاکتیک های دیجیتالی متعدد و کانال های ارتباطی آن برای ارتباط با مشتریانی که بخش مهمی از زمان خود را در آن به سر می برند تعریف می شود.
به عبارت دیگر از خود سایت گرفته تا دارایی های تجاری آنلاین یک کسب و کار (مانند تبلیغات دیجیتالی، بازاریابی ایمیلی، بروشورهای آنلاین و…) طیف وسیعی از تاکتیک ها وجود دارد که زیر چتر “بازاریابی دیجیتال” قرار دارد.
به عنوان مثال ، یک بازاریاب محتوا می تواند مجموعه ای از پست های وبلاگ را ایجاد کند که برای ایجاد ترافیک برای فروش یک کتاب الکترونیکی جدید که اخیراً توسط کسب و کار تولید شده، استفاده شود. سپس بازاریاب رسانه های اجتماعی شرکت ممکن است با تبلیغ پست های وبلاگ از طریق تبلیغات در شبکه های اجتماعی به فروش این محصول کمک کند. شاید بازاریاب ایمیل یا email marketer نیز بتواند با ایجاد یک کمپین ایمیل مارکتینگ برای ارسال اطلاعات بیشتر در مورد این محصول به مشتریان قدیمی چرخه فروش محصول را کامل کند.
انواع بازاریابی دیجیتال
- بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)
- بازاریابی
- بازاریابی رسانه های اجتماعی
- پرداخت به ازای هر کلیک (PPC)
- بازاریابی وابسته
- تبلیغات همسان
- اتوماسیون بازاریابی
- بازاریابی از طریق ایمیل
- روابط عمومی آنلاین
- بازاریابی درونگرا
- محتوای حمایت شده
در ادامه مروری سریع بر برخی از رایج ترین روش های بازاریابی دیجیتال خواهیم داشت و کانال های مربوط به هر کدام را توضیح می دهیم.
۱. بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)
سئو یک فرایند برای بهینه سازی سایت شما برای گرفتن “رتبه” بالاتر در صفحات نتایج موتورهای جستجو است، به عبارت دیگر سئو میزان ترافیک ارگانیک (یا رایگان) سایت شما را افزایش می دهد.
روش های مختلفی برای دستیابی به SEO وجود دارد تا بتوانید ترافیک سایت خود افزایش دهید. این روش ها شامل:
- سئو داخلی
این نوع سئو به کمک تمام محتوایی که “در صفحه” هستند و تمرکز بر منابع داخلی وب سایت سعی می کند ترافیک سایت را افزایش دهد. به عنوان مثال با تحقیق در مورد کلمات کلیدی بر اساس حجم جستجو و مفهوم آنها (یا معنی آنها)، می توانید در صفحات نتایج موتورهای جستجو (SERP) رتبه بالاتری کسب کنید.
- سئوی خارجی
این نوع سئو بر روی تمام فعالیت های خارجی که هنگام بهینه سازی وبسایت شما انجام می شود، تمرکز می کند. ممکن است بپرسید “چه فعالیتی بجز سایت خودم می تواند بر رتبه من تأثیر بگذارد؟”. پاسخ پیوندهای ورودی یا inbound links است که به عنوان بک لینک نیز شناخته می شود. تعداد سایت هایی که به شما لینک می دهند و “authority” یا اعتبار نسبی که آن ناشران به وب سایت شما می دهند بر میزان رتبه کلمات کلیدی مورد نظر شما تأثیر می گذارد.
با ایجاد ارتباط با ناشران دیگر ، نوشتن پست های مهمان در آن سایت ها و بک لینک دادن به سایت خود و جلب توجه خارجی، می توانید بک لینک های بیشتری بگیرید تا در SERP گوگل رتبه های مناسب تری داشته باشید.
- سئوی فنی یا تکنیکال
این نوع SEO بر بخش فنی سایت شما و نحوه کدگذاری صفحات شما تمرکز می کند. فشرده سازی تصاویر ، داده های ساختار یافته و بهینه سازی فایل های CSS همه اشکال مختلف سئوی تکنیکال هستند که عوامل مهمی در رتبه بندی در موتورهای جستجو مانند Google به حساب می آیند.
در نهایت برای آشنایی بیشتر با سئو و انواع آن می توانید به مقاله سئو چیست مراجعه کنید.
۲. بازاریابی محتوا
این اصطلاح به ایجاد و ارتقاء انواع محتوا به منظور ایجاد آگاهی از برند، رشد ترافیک وب سایت و افزایش مشتری اشاره دارد. کانال هایی که می توانند در استراتژی بازاریابی محتوایی شما نقش داشته باشند عبارتند از:
- پست های وبلاگ
نوشتن و انتشار مقالات وبلاگی به شما کمک می کند تا تخصص خود را در صنعت خود نشان دهید و ترافیک جستجوی ارگانیک برای کسب و کار خود ایجاد کنید. این در نهایت به شما فرصت های بیشتری می دهد تا بازدیدکنندگان سایت را به مشتری تبدیل کنید.
- کتاب ها و مجلات الکترونیکی
کتاب های الکترونیکی و راهنمای کاربردی و طولانی محصول یا خدمات به آموزش بازدیدکنندگان سایت کمک می کند. همچنین به شما این امکان را می دهد تا محتوا را با دریافت اطلاعات ارزشمند تماس خواننده مبادله کنید تا برای شرکت خود سرنخ ایجاد کنید و ترافیک را در سفر مشتری حرکت دهید.
- اینفوگرافیک
گاهی اوقات، خوانندگان شما می خواهند ببینید، نه بخوانند. اینفوگرافیک نوعی محتوای بصری است که به بازدیدکنندگان سایت کمک می کند تا مفهومی را تصور کنند که می خواهید به آنها در چند پاراگراف متنی توضیح دهید.
۳. بازاریابی رسانه های اجتماعی
این بازاریابی نام تجاری شما و محتوای شما را در شبکه های اجتماعی نشر می دهد تا آگاهی از نام تجاری شما را افزایش داده، ترافیک را بیشتر کند و منجر به فروش خدمات یا محصولات در کسب و کار شما شود. کانال هایی که می توانید از طریق آنها از بازاریابی رسانه های اجتماعی استفاده کنید عبارتند از:
- فیس بوک
- توییتر
- اینستاگرام
- Snapchat
۴. پرداخت به ازای کلیک (PPC)
PPC روشی برای افزایش بازدیدکنندگان از سایت شما بوسیله پرداخت به ازای هر کلیک است. یکی از رایج ترین انواع PPC ، Google Ads است که به شما امکان می دهد هزینه تبلیغات را در صفحات نتایج موتور جستجوی Google با قیمت “هر کلیک” پرداخت کنید. سایر روش هایی که در آن می توانید از PPC استفاده کنید عبارتند از:
- تبلیغات پولی فیس بوک
برای مثال، می توانید هزینه سفارشی کردن یک ویدیو را که فیس بوک در فیدهای خبری افرادی که مربوط به مخاطبان کسب و کار شما هستند به شکل PPC پرداخت کنید.
- کمپین های تبلیغاتی توییتر
در اینجا ، کاربران می توانند هزینه ارسال یک سری پست به فیدهای خبری مخاطبان خاص و مشخص خود را پرداخت کنند که همه آنها برای دستیابی به یک هدف خاص برای کسب و کار شما اختصاص داده شده است. این هدف می تواند ترافیک وب سایت، دنبال کنندگان بیشتر در توییتر، مشارکت در توییت ها یا حتی بارگیری برنامه ها باشد.
- Sponsored LinkedIn Messages
در اینجا ، کاربران می توانند هزینه ارسال پیام ها را مستقیماً به کاربران خاص LinkedIn با توجه به صنعت و کسب و کار خود بپردازند.
۵. بازاریابی وابسته
این یک نوع تبلیغات مبتنی بر عملکرد است بطوریکه در آن شما مبلغی را برای تبلیغ محصولات یا خدمات شخص دیگری در سایت خود دریافت می کنید. کانال های بازاریابی وابسته شامل موارد زیر است:
- تبلیغات ویدیویی را از طریق برنامه وابسته YouTube میزبانی کنید.
- پیوندهای وابسته را از حساب های رسانه های اجتماعی خود منتشر کنید.
۶. بازاریابی از طریق ایمیل
شرکت ها از بازاریابی ایمیلی به عنوان راهی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده می کنند. ایمیل اغلب برای تبلیغ محتوا، تخفیف ها و رویدادها و همچنین هدایت افراد به وب سایت استفاده می شود. انواع ایمیل هایی که ممکن است در کمپین بازاریابی ایمیلی ارسال کنید عبارتند از:
- خبرنامه برای مشترکین وبلاگ.
- ارسال ایمیل به بازدیدکنندگان سایت که چیزی را بارگیری کرده اند.
- تبلیغات جهت تخفیفات.
- نکات یا ایمیل های مشابه برای مراقبت از مشتری.
۷. روابط عمومی آنلاین
روابط عمومی آنلاین عبارت است از تضمین پوشش آنلاین که از طریق تبلیغات دیجیتال، وبلاگ ها و دیگر سایت های مبتنی بر محتوا به دست می آید. درست است که این شبیه روابط عمومی سنتی است، اما آنلاین است. کانال هایی که می توانید برای حداکثر رساندن روابط عمومی خود استفاده کنید عبارتند از:
- توزیع گزارشات از طریق رسانه های اجتماعی: برای مثال، صحبت با روزنامه نگاران در توییتر، راهی عالی برای ایجاد ارتباط با مطبوعات است که فرصت های پرسود رسانه ای را برای شرکت شما ایجاد می کند.
- بررسی های آنلاین شرکت شما: وقتی شخصی شرکت شما را بصورت آنلاین مورد بررسی قرار می دهد ، خواه این نظر خوب باشد یا بد، به شما کمک می کند تا برند خود را مشهورتر کرده و یا پیام های قدرتمندی ارائه دهید که از شهرت شما محافظت کند.
- نظرات جذاب در مورد وب سایت یا وبلاگ شخصی شما: مشابه نحوه پاسخگویی شما به نظرات شرکت خود، پاسخ به افرادی که مطالب شما را می خوانند بهترین راه برای ایجاد یک گفتگوی سازنده در سراسر کسب و کار شما است.
۸. بازاریابی درونگرا
بازاریابی درونگرا به یک روش بازاریابی اشاره دارد که در آن شما مشتریان را در هر مرحله از سفر مشتری، جذب و خوشحال می کنید. شما می توانید از هر یک از تاکتیک های بازاریابی دیجیتال که در بالا ذکر شد، در طول یک استراتژی بازاریابی درونگرا، برای ایجاد یک تجربه مشتری ایده آل استفاده کنید. در اینجا چند نمونه کلاسیک از بازاریابی درونگرا در مقابل بازاریابی سنتی آورده شده است:
- تبلیغات وبلاگ در مقابل تبلیغات پاپ آپ
- بازاریابی ویدئویی در مقابل تبلیغات تجاری
- مخاطبین ایمیل در مقابل لیست های هرزنامه
۹. محتوای حمایت شده
با داشتن محتوای حمایت شده، شما به عنوان یک برند به یک شرکت یا نهاد دیگر پول می دهید تا محتوایی ایجاد کند و تبلیغ کند که به نوعی در مورد نام تجاری یا خدمات شما صحبت کند.
یکی از انواع محبوب محتواهای حمایت شده بازاریابی تأثیرگذار است. با استفاده از این نوع محتوای حمایت شده، یک کسب و کار با استفاده از افراد تأثیرگذار در صنعت خود برای ارسال پست یا فیلم های مربوط به کسب و کار خود در رسانه های اجتماعی استفاده می کند.
نوع دیگری از محتوای حمایت شده می تواند یک پست وبلاگی یا مقاله ای باشد که برای برجسته کردن یک موضوع، خدمات یا برند نوشته شده است و به صورت رپورتاژ آگهی درج می شود.
۱۰. بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی به دنبال انتشار اطلاعات مربوط به یک محصول یا خدمات از فردی به فرد دیگر به صورت شفاهی یا از طریق به اشتراک گذاری از طریق اینترنت یا ایمیل است.
بازاریاب دیجیتال چه می کند؟
بازاریابان دیجیتال مسئول ایجاد آگاهی از برند و ایجاد سرنخ در تمام کانال های دیجیتالی – رایگان و پولی هستند که در اختیار شرکت قرار دارد. این کانال ها شامل رسانه های اجتماعی، وب سایت شرکت آن، رتبه بندی موتورهای جستجو، ایمیل، تبلیغات در شبکه رسانه ای و وبلاگ شرکت است.
بازاریاب دیجیتال معمولاً بر روی شاخص عملکرد کلیدی متفاوت (KPI) برای هر کانال تمرکز می کند تا بتواند عملکرد شرکت را در هر یک از آنها به درستی اندازه گیری کند. به عنوان مثال، یک بازاریاب دیجیتالی که مسئول SEO است ، “ترافیک ارگانیک” وب سایت خود را اندازه گیری می کند (ترافیکی که از بازدیدکنندگان سایت که از جستجوی Google ناشی می شود).
امروزه بازاریابی دیجیتال در بسیاری از حوزه های بازاریابی انجام می شود. در شرکت های کوچک، یک متخصص عمومی ممکن است همزمان بسیاری از تاکتیک های بازاریابی دیجیتال را که در بالا توضیح داده شد، در اختیار داشته باشد. در شرکت های بزرگتر، تعدادی متخصص در این تاکتیک ها وجود دارد که هریک تنها بر یک یا دو کانال دیجیتالی برند تمرکز کرده اند.
در اینجا چند نمونه از این متخصصان آورده شده است:
مدیر سئو
KPI های اصلی: ترافیک ارگانیک
به طور خلاصه، سئوکار ها در گوگل، رتبه کسب و کار را افزایش می دهند. آنها با استفاده از انواع روش های بهینه سازی موتورهای جستجو ترافیک ورودی وب سایت را افزایش می دهد. یک مدیر سئو معمولا مستقیماً با تیم تولید محتوا کار می کند تا اطمینان حاصل کند که محتوای تولید شده آنها در Google خوب عمل می کند.
متخصص بازاریابی محتوا
KPI های کلیدی: زمان ماندگاری مخاطب در صفحه کل ترافیک وبلاگ،
کارشناسان بازاریابی محتوا خالق محتوای دیجیتالی هستند. آنها اغلب تقویم وبلاگ های شرکت را ایجاد می کنند و استراتژی محتوا را که شامل ویدئو نیز می شود، طراحی می کنند. این متخصصان غالباً با افراد بخش های دیگر همکاری می کنند تا اطمینان حاصل کنند که محصولات و کمپین هایی که شرکت راه اندازی می کند با محتوای تبلیغاتی آنها در هر کانال دیجیتالی پشتیبانی می شود.
مدیر شبکه های اجتماعی
KPI اصلی: بازدید، تعامل، خرید
به راحتی می توان نقش مدیر شبکه های اجتماعی را از عنوان استنباط کرد، اما اینکه کدام شبکه های اجتماعی را برای شرکت مدیریت می کنند بستگی به صنعت آن کسب و کار دارد. بیش از همه، همواره ادمین های شبکه های اجتماعی برنامه ای برای انتشار محتوای مکتوب و تصویری شرکت تعیین می کنند. آنها همچنین ممکن است با یک متخصص بازاریابی محتوا همکاری کند تا یک استراتژی برای محتوای ارسال شده در شبکه اجتماعی ایجاد کند.
تفاوت بازاریابی درونگرا و بازاریابی دیجیتال در چیست؟
در ظاهر ، این دو شبیه به هم هستند: هر دو بیشتر بصورت آنلاین برگزار می شوند و هر دو بر ایجاد محتوای دیجیتالی برای مصرف مردم تمرکز می کنند. پس چه فرقی می کنند؟
اصطلاح “بازاریابی دیجیتالی” بین روش های بازاریابی برای درونگرا و برونگرا فرقی نمی گذارد. هر دو هنوز می توانند زیر چتر بازاریابی دیجیتال قرار گیرند.
تاکتیک های تبلیغات دیجیتالی به گونه ای طراحی شده اند که پیام بازاریابی را به طور مستقیم به افراد موجود در فضای آنلاین منتقل می کنند – صرف نظر از اینکه تبلیغات مربوط یا مورد استقبال است یا خیر. به عنوان مثال ، تبلیغات بنری که در بالای بسیاری از سایت ها مشاهده می کنید ، سعی می کند یک محصول یا تبلیغ را به افرادی که لزوماً مایل به خرید آن نیستند ، بفروشد.
از سوی دیگر ، بازاریابانی که از تاکتیک های درونگرا استفاده می کنند از محتوای آنلاین برای جذب مشتریان مورد نظر خود به وب سایت خود با ارائه محتوا های مفید به آنها استفاده می کنند. یکی از ساده ترین اما قدرتمندترین دارایی های بازاریابی دیجیتال یک وبلاگ است که به سایت شما اجازه می دهد به محتواهایی که مشتریان ایده آل شما به دنبال آن هستند استفاده کنید.
در نهایت ، بازاریابی درونگرا روشی است که از بخشی از بازاریابی دیجیتال برای جذب و جلب توجه مشتریان آنلاین استفاده می کند. از سوی دیگر ، بازاریابی دیجیتال صرفاً یک اصطلاح وسیع برای توصیف تاکتیک های بازاریابی آنلاین از هر نوع است، صرف نظر از اینکه آنها درونگرا هستند یا برونگرا در نظر گرفته می شوند.
بازاریابی دیجیتال B2B
اگر کسب و کار شما با مشاغل تجاری دیگر در ارتباط است بازاریابی شما از نوع (B2B) است و احتمالاً تلاش های بازاریابی دیجیتال شما بر ایجاد سرنخ های آنلاین متمرکز است و هدف نهایی این است که کسب و کارهای دیگر را برای خرید محصول یا خدمات خود ترغیب کنید. به همین دلیل، نقش استراتژی بازاریابی شما این است که از طریق وب سایت و پشتیبانی از کانال های دیجیتال، بالاترین کیفیت را برای فروشندگان خود جذب کنید.
فراتر از سایت خود، به احتمال زیاد شما تمرکز خود را بر روی کانال های تجاری مانند LinkedIn متمرکز می کنید که در آن جمعیت شناسی شما وقت خود را آنلاین می گذرانند.
بازاریابی دیجیتال B2C
اگر شرکت شما یک تجارت مصرفی دارید یعنی مشتری نهایی شما مصرف کنندگان هستند بازاریابی شما باید از نوع (B2C) باشد، بسته به قیمت محصولات شما، به احتمال زیاد هدف از تلاش های بازاریابی دیجیتال شما جذب مصرف کنندگان نهایی به سایت خود و تبدیل آنها به مشتری یا سرنخ است.
به همین دلیل، شما کمتر تمرکز خود را بر روی “تبلیغ” به معنای سنتی آنها می گذارید و بیشتر تمایل خود را بر ایجاد سفر سریع خریدار، از لحظه ای که شخصی در سایت شما قرار می گیرد، تا لحظه خرید، متمرکز می کنید. این معمولاً به این معنی است که نیاز به ارتباط در محتوای شما در قیف بازاریابی بیشتر از مشاغل B2B است و ممکن است لازم باشد از نقاط تماس قوی تری (مانند تماس تیم فروش) با مشتریان نهایی خود استفاده کنید.
برای شرکت های B2C ، کانال هایی مانند Instagram و Pinterest ممکن است ارزشمندتر از LinkedIn باشند.
چه نوع محتوای دیجیتالی باید ایجاد کنم؟
نوع محتوایی که ایجاد می کنید به نیازهای مخاطبان در مراحل مختلف سفر مشتری بستگی دارد. برای شناسایی اهداف و چالش های مخاطبان خود در رابطه با کسب و کار خود، باید شروع به ایجاد پرسونای مخاطب کنید. در سطوح ابتدایی، محتوای آنلاین شما باید تلاش کند تا به آنها در رسیدن به اهدافشان (مثلا شناخت برند شما) کمک کند.
در مرحله بعد ، شما باید به این فکر کنید که چه زمانی مایل به استفاده از این محتوا هستند و در چه مرحله ای از سفر خرید خود قرار دارند.
مثلا با نوشتن یک محتوا، هدف این است که محتوا را با موارد زیر هدف قرار دهیم:
- ویژگی های فردی که آن را مصرف می کند (اینجاست که شخصیت خریداران وارد می شود).
- چقدر شخص به خرید (یعنی مرحله چرخه زندگی) نزدیک است.
از نظر قالب محتوا، موارد مختلفی وجود دارد که باید امتحان کنید. در اینجا چند گزینه وجود دارد که توصیه می کنیم در هر مرحله از سفر خریدار استفاده کنید:
۱. مرحله آگاهی
- پست های وبلاگ در ترکیب با سئوی محتوا و استراتژی کلمات کلیدی، برای افزایش ترافیک ارگانیک عالی است.
- اینفوگرافیک می تواند بسیار به اشتراک گذاشته شود، به این معنی که وقتی دیگران محتوای شما را به اشتراک می گذارند، شانس پیدا شدن شما از طریق رسانه های اجتماعی را افزایش می دهند.
- ویدئوهای کوتاه، مجدداً این موارد بسیار به اشتراک گذاشته شده و می توانند با میزبانی در پلتفرم هایی مانند YouTube به مخاطبان جدید دسترسی پیدا کنند.
۲. مرحله ملاحظه
- کتابهای الکترونیکی. مخصوصاً برای ایجاد سرنخ مناسب است زیرا معمولاً جامع تر از یک پست وبلاگ یا اینفوگرافیک هستند ، به این معنی که احتمال بیشتری وجود دارد که کسی اطلاعات تماس خود را برای دریافت آنها مبادله کند.
- گزارش های تحقیقاتی. باز هم ، این در مورد ایجاد محتوای با ارزش بالا است که برای ایجاد سرنخ عالی است. گزارش ها و داده های تحقیقاتی جدید برای صنعت شما نیز می توانند در مرحله آگاهی عمل کنند ، زیرا اغلب توسط رسانه ها یا مطبوعات صنعت جمع آوری می شوند.
- سمینارهای آنلاین. از آنجا که آنها یک شکل دقیق تر و تعاملی از محتوای ویدئویی هستند ، سمینارهای آنلاین یک قالب محتوای موثر در مرحله بررسی هستند ، زیرا محتوای جامع تری نسبت به پست وبلاگ یا فیلم کوتاه ارائه می دهند.
۳. مرحله تصمیم گیری
- موردی را مورد بررسی قرار داد. فهرست موردی دقیق در سایت شما می تواند برای کسانی که مایل به تصمیم گیری برای خرید هستند ، یک محتوا موثر باشد ، زیرا به شما کمک می کند تا بر تصمیم آنها تأثیر مثبت بگذارد.
- توصیه ها. اگر مطالعات موردی برای کسب و کار شما مناسب نیست ، یک توصیه کوتاه در سایت شما جایگزین مناسبی است. برای مارک های B2C ، به توصیه های کمی راحت تر فکر کنید. اگر از برندهای پوشاک هستید ، ممکن است تصاویری از نحوه طراحی پیراهن یا لباس دیگران از یک هشتگ مارک دار که افراد می توانند در آن مشارکت کنند ، تهیه شود.
نحوه انجام بازاریابی دیجیتال
- اهداف خود را تعیین کنید.
- مخاطبان هدف خود را مشخص کنید.
- برای هر کانال دیجیتالی بودجه تعیین کنید.
- بین استراتژی های دیجیتالی پولی و رایگان تعادل مناسبی پیدا کنید.
- محتوای قانع کننده ایجاد کنید.
- دارایی های دیجیتالی خود را برای موبایل بهینه کنید.
- کلمات کلیدی تحقیق.
- بر اساس تحلیلی که اندازه گیری می کنید این کار را تکرار کنید.
حال به بررسی مرحله به مرحله بازاریابی دیجیتال می رسیم. برای بررسی دقیق تر هر مرحله را به دقت توضیح می دهیم پس تا انتها همراه ما باشید:
۱. اهداف خود را تعیین کنید
هنگامی که با بازاریابی دیجیتال شروع می کنید ، مهم این است که با شناسایی و تعیین اهداف خود شروع کنید ، زیرا استراتژی خود را با توجه به آن اهداف متفاوت برنامه ریزی کرده اید. به عنوان مثال ، اگر هدف شما افزایش آگاهی از نام تجاری است ، ممکن است بخواهید به مخاطبین جدید از طریق رسانه های اجتماعی توجه بیشتری داشته باشید.
متناوبا ، ممکن است بخواهید فروش یک محصول خاص را افزایش دهید – در این صورت ، مهمتر این است که بر تبلیغ وب سایت و بهینه سازی محتوا تمرکز کنید تا در وهله اول خریداران بالقوه را به سایت خود برسانید. علاوه بر این ، اگر فروش هدف شماست ، می توانید کمپین های PPC را آزمایش کنید تا ترافیک را از طریق تبلیغات پولی هدایت کنید.
در هر صورت ، هنگامی که بزرگترین اهداف شرکت خود را تعیین کردید ، ساده ترین راه برای طراحی یک استراتژی بازاریابی دیجیتال است.
۲. مخاطبان هدف خود را مشخص کنید
ما قبلاً به این موضوع اشاره کردیم ، اما یکی از بزرگترین مزایای بازاریابی دیجیتال این است که بتوان مخاطبان خاصی را هدف قرار داد – با این حال اگر ابتدا مخاطبان هدف خود را شناسایی نکرده باشید ، نمی توانید از آن استفاده کنید.
البته توجه به این نکته ضروری است که مخاطبین شما بسته به کانال یا اهدافی که برای یک محصول یا کمپین خاص دارید ممکن است متفاوت باشد.
به عنوان مثال ، ممکن است متوجه شده باشید که بیشتر مخاطبان اینستاگرام شما جوانتر هستند و آب خنده دار و فیلم های سریع را ترجیح می دهند – اما مخاطبین LinkedIn شما بیشتر متخصصان مسن هستند که به دنبال مشاوره تاکتیکی بیشتری هستند. شما می خواهید محتوای خود را متناسب با این مخاطبان مختلف تغییر دهید.
اگر از ابتدا کار را شروع کرده اید ، با خیال راحت به نحوه یافتن مخاطب مورد نظر خود نگاهی بیندازید.
۳.برای هر کانال دیجیتالی بودجه تعیین کنید
مانند هر چیز دیگری ، بودجه ای که تعیین می کنید بستگی به این دارد که چه اجزای بازاریابی دیجیتال را به استراتژی خود اضافه کنید.
اگر بر تکنیک های ورودی مانند SEO ، رسانه های اجتماعی و ایجاد محتوا برای یک سایت موجود تمرکز کرده اید ، خبر خوب این است که به بودجه زیادی احتیاج ندارید. با بازاریابی ورودی ، تمرکز اصلی بر ایجاد محتوای با کیفیت بالا است که مخاطبان شما می خواهند از آن استفاده کنند ، اگر شما قصد ندارید کار خود را برون سپاری کنید ، تنها سرمایه گذاری که شما نیاز دارید زمان شما است.
می توانید با میزبانی وب سایت و ایجاد محتوا با استفاده از CMS HubSpot شروع کنید. برای افرادی که بودجه کمی دارند ، می توانید از وردپرس میزبانی شده در WP Engine استفاده کنید ، از آنها به سادگی از StudioPress استفاده کنید و سایت خود را بدون کد با استفاده از سازنده سایت وردپرس بسازید.
با استفاده از تکنیک های خروجی مانند تبلیغات آنلاین و خرید لیست ایمیل ، شکی نیست که هزینه خاصی وجود دارد. هزینه آن بستگی به نوع نمایانی دارد که می خواهید در نتیجه تبلیغات به دست آورید.
به عنوان مثال ، برای پیاده سازی PPC از طریق Google AdWords ، پیشنهاد می کنید در مقابل سایر شرکت های صنعت خود در کلمات کلیدی مرتبط با کسب و کار خود در بالای نتایج جستجوی Google ظاهر شوید. بسته به قدرت رقابت کلمه کلیدی ، می تواند قیمت مناسبی داشته باشد یا بسیار گران باشد ، بنابراین شما همچنین باید بر ایجاد دسترسی ارگانیک خود تمرکز کنید.
۴. بین استراتژی های دیجیتالی پولی و رایگان تعادل برقرار کنید
یک استراتژی بازاریابی دیجیتال احتمالاً به جنبه های پولی و رایگان نیاز دارد تا واقعاً مثر باشد.
به عنوان مثال ، اگر برای ساختن شخصیت های جامع برای شناسایی نیازهای مخاطبان خود وقت بگذارید و بر ایجاد محتوای آنلاین با کیفیت برای جذب و تبدیل آن تمرکز کنید ، به احتمال زیاد با وجود حداقل تبلیغات ، نتایج خوبی را در شش ماه اول مشاهده خواهید کرد. خرج کردن.
با این حال ، اگر تبلیغات پولی بخشی از استراتژی دیجیتالی شما باشد ، نتایج حتی سریعتر به دست می آید.
در نهایت ، توصیه می شود برای موفقیت طولانی مدت و پایدار ، بر ایجاد محدوده ارگانیک (یا “رایگان”) خود از طریق محتوا ، SEO و رسانه های اجتماعی تمرکز کنید.
اگر شک دارید ، هر دو را امتحان کنید و همانطور که می آموزید کدام کانال ها – پولی یا رایگان – بهترین عملکرد را برای مارک شما به ارمغان می آورند ، روش خود را تکرار کنید.
۵. محتوای قانع کننده ایجاد کنید
هنگامی که مخاطبان خود را بشناسید و بودجه ای در اختیار دارید ، وقت آن است که شروع به ایجاد محتوا برای کانال های مختلفی کنید که قصد استفاده از آنها را دارید. این محتوا می تواند پست های رسانه های اجتماعی ، پست های وبلاگ ، تبلیغات PPC ، محتوای حمایت شده ، خبرنامه های بازاریابی ایمیلی و موارد دیگر باشد.
البته هر محتوایی که ایجاد می کنید باید برای مخاطبان شما جذاب و جذاب باشد زیرا نکته اصلی در بازاریابی محتوا افزایش آگاهی از نام تجاری و بهبود تولید سرنخ است.
۶. دارایی های دیجیتالی خود را برای موبایل بهینه کنید
یکی دیگر از اجزای کلیدی در بازاریابی دیجیتال ، بازاریابی موبایلی است. در حقیقت ، استفاده از تلفن های هوشمند به طور کلی ۶۹ the از زمان مورد نیاز برای مصرف رسانه های دیجیتال در ایالات متحده را شامل می شود ، در حالی که مصرف رسانه های دیجیتال مبتنی بر دسکتاپ کمتر از نیمی از آن را شامل می شود-و ایالات متحده هنوز بزرگترین طرفدار تلفن همراه نیست. به کشورهای دیگر
این بدان معناست که شما باید تبلیغات دیجیتالی ، صفحات وب ، تصاویر رسانه های اجتماعی و سایر دارایی های دیجیتال خود را برای دستگاه های تلفن همراه بهینه کنید. اگر شرکت شما دارای یک برنامه تلفن همراه است که به کاربران اجازه می دهد با نام تجاری شما تماس بگیرند یا محصولات شما را بخرند ، برنامه شما نیز زیر چتر بازاریابی دیجیتال قرار می گیرد.
افرادی که بصورت آنلاین از طریق دستگاه های تلفن همراه با شرکت شما ارتباط برقرار می کنند ، تجربه مثبتی مانند میز کار شما دارند. این بدان معناست که یک برنامه طراحی وب مناسب برای موبایل یا واکنش گرا برای مرور کاربر پسند در دستگاه های تلفن همراه مناسب است. همچنین ممکن است به معنای کاهش طول فرم های تولید سرور برای ایجاد تجربه ای بدون دردسر برای افرادی باشد که محتوای شما را در حال بارگیری بارگیری می کنند. در مورد عکس های رسانه های اجتماعی خود ، مهم است که هنگام ایجاد یک کاربر تلفن همراه همیشه به خاطر داشته باشید ، زیرا ابعاد تصویر در دستگاه های تلفن همراه و قطع ارتباط متن کوچکتر است.
راه های زیادی وجود دارد که می توانید دارایی های بازاریابی دیجیتال خود را برای کاربران تلفن همراه بهینه کنید ، و هنگام اجرای هرگونه استراتژی بازاریابی دیجیتال ، در نظر گرفتن نحوه تبدیل تجربه به دستگاه های تلفن همراه بسیار مهم است. با اطمینان از این که همیشه در خط مقدم است ، تجربه های دیجیتالی ایجاد می کنید که برای مخاطبان شما مفید است ، و به نتایج دلخواه شما می انجامد.
۷. کلمات کلیدی تحقیق
بازاریابی دیجیتال در مورد دستیابی به مخاطبان هدف از طریق محتوای سفارشی است – همه اینها بدون تحقیقات موثر کلمات کلیدی امکان پذیر نیست.
انجام تحقیقات کلمات کلیدی برای بهینه سازی سایت و محتوای شما برای SEO و اطمینان از این که افراد می توانند کسب و کار شما را از طریق موتورهای جستجو پیدا کنند بسیار مهم است. علاوه بر این ، تحقیقات کلمات کلیدی در شبکه های اجتماعی نیز می تواند از بازاریابی محصولات یا خدمات شما در کانال های مختلف اجتماعی سود ببرد.
حتی اگر استراتژیست یا متخصص SEO تمام وقت ندارید ، باز هم می خواهید در مورد کلمات کلیدی تحقیق کنید. سعی کنید لیستی از کلمات کلیدی با عملکرد بالا و مربوط به محصولات یا خدمات خود ایجاد کنید و برای گزینه های بیشتر تغییرات طولانی را در نظر بگیرید.
۸. بر اساس تحلیلی که اندازه گیری می کنید این کار را تکرار کنید
در نهایت ، برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتال بلند مدت موثر ، مهم است که تیم شما نحوه انجام یک دور مبتنی بر تجزیه و تحلیل را بیاموزد.
به عنوان مثال ، پس از چند ماه ممکن است متوجه شوید که مخاطبان شما دیگر به محتوای اینستاگرام شما علاقه ای ندارند – اما از آنچه شما در توییتر ایجاد می کنید خوششان می آید. این مطمئناً فرصتی برای بررسی مجدد استراتژی اینستاگرام شما به عنوان یک کل است ، اما همچنین ممکن است نشانه این باشد که مخاطبان شما کانال دیگری را برای مصرف محتوای مارک دار ترجیح می دهند.
از طرف دیگر ، ممکن است متوجه شوید که یک صفحه وب قدیمی ترافیکی را که قبلاً استفاده می کرد دریافت نمی کند. ممکن است بخواهید به روزرسانی صفحه یا خلاص شدن کامل از آن را در نظر بگیرید تا اطمینان حاصل شود که بازدیدکنندگان محتوا را تازه ترین و مناسب ترین نیازهای خود می دانند.
بازاریابی دیجیتال فرصت های فوق العاده انعطاف پذیری را برای ادامه رشد در اختیار مشاغل قرار می دهد اما این شما هستید که می توانید از آن ها استفاده کنید.
در نهایت اگر در اجرای یا طراحی کمپین های سئو سوالی دارید، لطفاً در بخش نظرات همین صفحه آن را با متخصصان دیجیتال مارکتینگ دی ام بلاگ درمیان بگذارید. ما در این مقاله سعی کردیم بروزترین و جامع ترین توضیحات را در قالب آموزش دیجیتال مارکتینگ و با استناد به مراجع معتبر این حوزه در اختیار مخاطبین محترم دی ام بلاگ قرار دهیم. همچنین این مقاله به صورت ماهانه توسط متخصصین دیجیتال مارکتینگ بلاگ مورد بازبینی و آپدیت قرار می گیرد تا همواره جامع ترین و بروزترین اطلاعات حوزه دیجیتال مارکتینگ را در اختیار مخاطبین محترم دی ام بلاگ قرار دهد. از اینکه مقاله آموزش دیجیتال مارکتینگ را تا به اینجا دنبال کرده اید از شما سپاس گذاریم.
درباره اشکان ارکانی
حرفه خود را با برنامه نویسی آغاز کردم و رفته رفته وارد حوزه سئو و دیجیتال مارکتینگ شدم و در مسیر تحلیل کسب و کارهای مختلف از منظر بازاریابی دیجیتال قدم گذاشتم. این وبلاگ را با علاقه فراوان و برای کمک به رشد کسبوکارها در فضای دیجیتال راه اندازی کردم. در این وبلاگ تجربیات و تحقیقات خود را در سئو و دیجیتال مارکتینگ به اشتراک می گذارم.
نوشته های بیشتر از اشکان ارکانی
دیدگاهتان را بنویسید