مدل بازاریابی GE (جنرال الکتریک) یا ماتریس مکنزی
زمان تخمینی مطالعه: 6 دقیقه
مدل بازاریابی GE
قبل از آنکه در مورد ماتریس مکنزی (جنرال الکتریک) صحبت کنم اجازه دهید اشاره ای به ماتریس BCG کنم. احتمالاً در مورد ماتریس گروه مشاوره بوستون (یا ماتریس BCG) شنیده اید، اگر درمورد ماتریس بوستون چیزی نمی دانید می توانید مقاله ماتریس گروه مشاوره بوستون را بخوانید. با این حال، بسیاری ماتریس GE را به عنوان یک مدل توسعه یافته از مدل بازاریابی بوستون در نظر می گیرند. مشابه ماتریس BCG، ماتریس GE به شما کمک می کند تا نحوه تخصیص منابع را با انعطاف پذیری بالاتری تعیین کنید.
ماتریس GE توسط گروه مشاوره McKinsey برای شرکت جنرال الکتریک در دهه ۱۹۷۰ توسعه یافت. برخلاف ماتریس BCG که محدود به محصولات است، ماتریس GE می تواند، محصولات، خطوط تولید محصول، خدمات یا حتی نام تجاری (برند) باشد که با توجه به جذابیت بازار و قدرت رقابتیشان باهم مقایسه میشوند. دراصل، ماتریس GE واحدهای کسبوکار شرکت جنرال الکتریک را تحلیل میکرد اما امروزه اثبات شده است که ماتریس GE میتواند در بسیاری از شرکتها مفید باشد.
ماتریس GE همانند ماتریس BCG از دو محور x و y تشکیل شده است. جذابیت بازار روی محور y نشان داده می شود و رقابتیبودن و شایستگی کسب و کار بر روی محور x قرار خواهد گرفت.
جذابیت بازار
هرچه تعداد رقبا کمتر و مارکت پرسودتر باشد جذابیت بازار بیشتر است. در واقع شاخص جذابیت بازار نشان دهنده میزان سختی بازار نیز هست. البته این تحلیل باید بر پایه اطلاعات صحیح و آینده نگری باشد. زیرا سرمایه گذاری یک امر طولانی مدت است و بنابراین باید جذابیت یک صنعت در طولانی مدت ارزیابی شود. در کل عواملی که توسط آن ها می توان جذابیت صنعت را بررسی کرد عبارتند از:
- اندازه بازار
- رشد بازار
- قیمت ها
- فرصت ها
- فاکتور های مدل بازاریابی (PESTEL)
- به لحاظ سیاسی
- اقتصادی
- اجتماعی
- از نظر فنی
- محیط زیست
- قانونی
- مدل بازاریابی پنج نیروی پورتر
- میزان رقابت
- قدرت خریدار
- قدرت تامین کنندگان
- تهدید جانشینان
- تهدید و موانع ورود به بازار
فرآیند ارزیابی جذابیت صنعت
شما باید تصمیم بگیرید که چه عواملی را به عنوان یک عامل تعیین کننده استفاده خواهید کرد زیرا همه این موارد در همه واحدهای تجاری کاربرد نخواهند داشت. بنابراین سعی کنید مراحل زیر را با دقت و به ترتیب طی کنید:
مرحله ۱: درباره میزان تعیین کنندگی عوامل تصمیم بگیرید (تصمیم بگیرید کدام یک از فاکتورهای بالا را در تصمیم گیری خود دخیل کنید).
مرحله ۲: به هر فاکتور یک عدد وزنی بر اساس اهمیت آن بدهید (برای مثال وزن کل همه عوامل ۱ یا ۱۰ باشد).
مرحله ۳: به هر یک از فاکتور یک عدد رتبه ای براساس ارزیابی محصول یا کسب و کار خود بدهید (به عنوان مثال از عدد ۱ تا ۵ وقتی ۱ بسیار جذاب است و ۵ بسیار جذاب نیست).
مرحله ۴: کل امتیازات را محاسبه کنید (کل امتیازات از حاصل ضرب عدد وزنی و عدد رتبه ای حاصل می شود).
مرحله ۵: کل امتیازات را باهم مقایسه کنید.
فاکتورها | عدد وزنی | کسب و کار A | کسب و کار A | کسب و کار B | کسب و کار B |
---|---|---|---|---|---|
————————— | ————- | عدد رتبه ای | امتیاز کلی | عدد رتبه ای | امتیاز کلی |
فرصت های مارکت | 0.18 | 2 | 0.36 | 3 | 0.54 |
نرخ رشد مارکت | 0.17 | 1 | 0.17 | 3 | 0.51 |
اندازه مارکت | 0.25 | 4 | 1 | 3 | 0.75 |
سودآوری مارکت | 0.12 | 4 | 0.48 | 1 | 0.12 |
ساختار مارکت | 0.11 | 3 | 0.33 | 1 | 0.11 |
روند قیمت ها | 0.09 | 2 | 0.18 | 1 | 0.09 |
بخش بندی بازار | 0.08 | 2 | 0.16 | 2 | 0.16 |
مجموع امتیازات | 1 | 2.68 | 2.28 |
قدرت رقابت هر واحد تجاری
عواملی که میزان قدرت یک واحد را در مقایسه با سایرین در یک صنعت تعیین می کند عبارتند از:
- سهم بازار
- افزایش سهم بازار
- ارزش برند
- حاشیه سود در مقایسه با رقابت
- منابع VRIO
فرایند ارزیابی قدرت رقابت
مراحل ۱ تا ۵ را تکرار کنید.
کسب و کار خود را روی یک ماتریس رسم کنید
اکنون شاخص هایی دارید که می توانید واحد تجاری خود را بر روی ماتریس GE رسم کنید و بسته به جایی که قرار می گیرد، استراتژی شما یکی از موارد زیر خواهد بود:
رشد / سرمایه گذاری
واحدهایی که در این قسمت از ماتریس قرار می گیرند معمولاً سهم بالایی از بازار دارند و در آینده نوید بازده بالایی را می دهند و بنابراین باید در آنها سرمایه گذاری شود.
نگه داشتن / انتخابی
واحدهایی که در این قسمت از ماتریس قرار می گیرند فقط در صورتی سرمایه گذاری می شوند که پس از سرمایه گذاری در واحدهای سودآور باقی مانده باشند.
برداشت / حذف
واحدهای ضعیف در یک صنعت غیر جذاب به این قسمت از ماتریس ختم می شوند. تنها در صورتی باید در آن ها سرمایه گذاری کرد که بتوانند بیشتر از آنچه که در نظر گرفته اند درآمد کسب کنند. در غیر این صورت آنها باید حذف شوند.
همانطور که مشاهده می کنید این مدل برای تجزیه و تحلیل واحدهای تجاری شما در برابر عوامل متعدد بسیار مفید است تا رویکرد دو بعدی ماتریس BCG. این به شما یک نقطه شروع می دهد که می توانید استراتژی خود را برای تخصیص منابع و گسترش محصول ایجاد کنید.
مقالات زیر را از دست ندهید. پیشنهاد شدید مطالعه!
- انواع استراتژی های بازاریابی
- ماتریس گروه مشاوره بوستون (BCG)
- ماتریس انساف (Ansoff Matrix)
- چرخه عمر محصول (Product Life Cycle)
- چگونه یک استراتژی بازاریابی موفق تدوین کنیم؟
حرف آخر
در حقیقت می توان ماتریس مکنزی را به شکلی مکمل یا مدل توسعه یافته ای از ماتریس BCG دانست که در کنار آن، مدل های برنامه ریزی استراتژیک سازمانی و بیزینس پلن را تکامل می بخشد.
درباره اشکان ارکانی
حرفه خود را با برنامه نویسی آغاز کردم و رفته رفته وارد حوزه سئو و دیجیتال مارکتینگ شدم و در مسیر تحلیل کسب و کارهای مختلف از منظر بازاریابی دیجیتال قدم گذاشتم. این وبلاگ را با علاقه فراوان و برای کمک به رشد کسبوکارها در فضای دیجیتال راه اندازی کردم. در این وبلاگ تجربیات و تحقیقات خود را در سئو و دیجیتال مارکتینگ به اشتراک می گذارم.
نوشته های بیشتر از اشکان ارکانی
دیدگاهتان را بنویسید