بازاریابی حسی (Sensory Marketing) چیست؟
زمان تخمینی مطالعه: 13 دقیقه
شناخت بازاریابی حسی
بازاریابی حسی یا “Sensitive marketing” به رویکردی در بازاریابی گفته میشود که بر پایه درک عمیقی از احساسات و نیازهای مشتریان بنا شده است. در این رویکرد، بازاریابان سعی میکنند با استفاده از تصاویر، کلمات، موسیقی و عوامل دیگری که احساسات مشتریان را تحریک میکنند، به بیانی درست و دقیق از محصولات و خدمات خود بپردازند.
این رویکرد در بازاریابی، بر این فرضیه تمرکز دارد که افراد برای تصمیم گیری و خرید محصولات، به احساسات و تجربههایشان نیاز دارند و درک عمیقی از نیازهای روانی و احساسی مشتریان میتواند در افزایش فروش و رضایت مشتریان تأثیرگذار باشد.
برای مثال، یک تبلیغ که بر پایه بازیابی خاطرات خوش و احساسات مثبت ارتباطات خانوادگی ساخته شده باشد، میتواند برای محصولاتی مانند محصولات غذایی، سفرهای خانوادگی و یا وسایل الکترونیکی مرتبط با خانواده، جذاب باشد.
با توجه به اینکه این رویکرد بر پایه احساسات و تجربیات مشتریان استوار است، بنابراین در تمامی حوزههای بازاریابی قابل استفاده است.
ویژگی های بازاریابی حسی یا sensitive marketing
ویژگیهای بازاریابی حسی یا Sensitive marketing عبارتند از:
۱. تمرکز بر احساسات: در بازاریابی حسی، تمرکز بر احساسات مشتریان قرار دارد و سعی میشود با استفاده از تصاویر، کلمات، موسیقی و دیگر ابزارهای ارتباطی احساسات مشتریان را تحریک کند.
۲. شناخت عمیق از مشتریان: بازاریابان در این رویکرد سعی میکنند با شناخت عمیق از نیازهای روانی و احساسی مشتریان، محصولات و خدمات خود را با نیازهای مشتریان هماهنگ کنند.
۳. استفاده از تصاویر و عوامل دیگر: در بازاریابی حسی، از تصاویر، کلمات، موسیقی و عوامل دیگری که احساسات مشتریان را تحریک میکنند، استفاده میشود تا بیانی درست و دقیق از محصولات و خدمات خود به مخاطبان ارائه شود.
۴. تاکید بر تجربه مشتری: در بازاریابی حسی، تاکید بر تجربه مشتری قرار دارد و سعی میشود با خلق تجربههای مثبت برای مشتریان، آنها را به خود جذب کند.
۵. بهرهگیری از فناوری: در بازاریابی حسی، از فناوریهای مختلفی مانند ویدئو، تصاویر سه بعدی و تکنولوژیهای دیگر استفاده میشود تا تجربه مشتری را بیشتر کند و احساساتی را که در ذهن مشتریان ایجاد میشود، تقویت کند.
با توجه به ویژگیهای مذکور، بازاریابی حسی میتواند بهبود در فروش و رضایت مشتریان داشته باشد.
عناصر اصلی استراتژی بازاریابی حسی
عناصر اصلی استراتژی بازاریابی حسی عبارتند از:
۱. شناخت عمیق از مشتریان: در این استراتژی، باید ابتدا با شناخت عمیق از نیازهای روانی و احساسی مشتریان آغاز شود. برای این منظور، میتوان از تحقیقات بازار، پرسشنامههای تحقیقاتی و مصاحبههای شخصی با مشتریان استفاده کرد.
۲. طراحی تجربههای حسی: برای جذب و نگهداشت مشتریان، باید تجربههای حسی خاصی برای آنها طراحی شود. این تجربهها میتوانند شامل ارتباطات بصری، شنوایی، لمسی، بویایی و حتی مزاجی باشند.
۳. استفاده از رسانههای مختلف: با استفاده از رسانههای مختلف مانند تلویزیون، رادیو، اینترنت، تبلیغات در فضای باز و… باید این تجربهها به مشتریان منتقل شود.
۴. استفاده از فناوری: از فناوریهای مختلفی مانند ویدئو، تصاویر سه بعدی و تکنولوژیهای دیگر استفاده میشود تا تجربه مشتری را بیشتر کند و احساساتی را که در ذهن مشتریان ایجاد میشود، تقویت کند.
۵. تاکید بر تجربه مشتری: در بازاریابی حسی، تاکید بر تجربه مشتری قرار دارد و سعی میشود با خلق تجربههای مثبت برای مشتریان، آنها را به خود جذب کند.
۶. برنامهریزی و کنترل: در پایان، باید برنامهریزی و کنترل لازم برای پیادهسازی استراتژی بازاریابی حسی انجام شود تا این است.
انواع استراتژیهای حسی در بازاریابی حسی
در بازاریابی حسی، چند نوع استراتژی حسی وجود دارد که عبارتند از:
۱. استراتژی تحریکی (Stimulation Strategy): در این استراتژی، با استفاده از تجربههای حسی شدید، مشتریان را به خرید محصول ترغیب میکنند. برای مثال، تجربهای که باعث برانگیختن تمایل به خرید محصول میشود، مانند ارائه تخفیفهای ویژه یا نمایشگاههای موقت بازاریابی.
۲. استراتژی روایتی (Narration Strategy): در این استراتژی، با استفاده از داستانهای جذاب و تاثیرگذار، احساسات مشتریان را به سمت خرید محصول جلب میکند. مثالهایی از این استراتژی شامل استفاده از تبلیغات تلویزیونی یا فیلمهای تبلیغاتی هستند.
۳. استراتژی هویتی (Identity Strategy): در این استراتژی، احساسات و شناخت هویت برند به مشتریان منتقل میشود. برای مثال، با استفاده از ویدئوهای تبلیغاتی، برند به مشتریان نشان داده میشود که از دیدگاه خود و با نگرش خاصی به جهان، محصولات و خدمات خود را ارائه میدهد.
۴. استراتژی ارتباطی (Relational Strategy): در این استراتژی، ارتباط مشتری با برند تقویت میشود تا احساسات و انگیزههای مشتریان نسبت به برند، بیشتر شود. برای مثال، استفاده از شبکههای اجتماعی برای ایجاد ارتباط با مشتریان و ارسال پیامهای دائمی و بروزرسانیها از این نوع استراتژی است.
۵. استراتژی پنهانکاری (Subliminal Strategy): در این استراتژی، پیامها و تجربیات حسی ظاهراً پنهان، به شکلی جذاب و غیرمستقیم به مشتری منتقل میشوند. مثالهایی از این استراتژی شامل استفاده از رنگها و عکسها در تبلیغات، برای جذب توجه مخاطبان و ایجاد احساساتی مانند شادی، اعتماد و ارامش هستند.
۶. استراتژی ترکیبی (Combination Strategy): در این استراتژی، از ترکیب بیش از یک استراتژی حسی برای جذب و ترغیب مشتریان استفاده میشود. برای مثال، استفاده همزمان از تجربه حسی شدید و داستانهای جذاب برای جذب مخاطبان و ترغیب آنها به خرید محصول مورد نظر است.
استفاده از هر یک از این استراتژیها به طور کلی به وابستگی به صنعت و محصولات مختلف، مشخصات هدف مشتریان و رویکرد بازاریابی شرکتها بستگی دارد.
چگونه بازاریابی حسی موفقی پیاده سازی کنیم
برای پیادهسازی بازاریابی حسی موفق، میتوانید به موارد زیر توجه کنید:
شناسایی هدفهای بازاریابی: ابتدا باید هدفهای بازاریابی خود را مشخص کنید. باید بدانید که بازاریابی حسی به تنهایی یک هدف نیست، بلکه باید با هدفهای بازاریابی کلی شما همخوانی داشته باشد.
شناسایی مشتریان هدف: برای پیادهسازی بازاریابی حسی موفق، باید بازار هدف خود را با دقت بررسی کنید. اطمینان حاصل کنید که میدانید چه نیازهایی را دارند و به چه نوع تجربه حسی علاقه دارند.
برنامهریزی و طراحی تجربه حسی: برای پیادهسازی بازاریابی حسی موفق، باید یک برنامهریزی و طراحی دقیق داشته باشید. باید برای مخاطبان خود تجربهای فراهم کنید که به آنها حسی جدید و جذاب ارائه دهد.
استفاده از محتوای مرتبط: باید محتوایی را ایجاد کنید که با نیازهای و علاقههای مخاطبان شما هماهنگ باشد. این محتوا میتواند شامل تصاویر، ویدئوها، داستانها، صداها و سایر مواردی باشد که به ارتباط برقرار کردن با مخاطبان کمک میکنند.
اندازهگیری و بهبود: برای موفقیت در بازاریابی حسی، باید عملکرد خود رابه وسیله KPI های مختلف به طور مداوم اندازهگیری و بهبود داد. باید از ابزارهای اندازهگیری مختلفی مانند بررسی نظرات مشتریان، میزان فروش، آمار بازدید و غیره استفاده کرد.
استفاده از تکنولوژی: با استفاده از تکنولوژیهای مختلف میتوانید تجربه حسی خود را برای مخاطبان جذابتر کنید. به عنوان مثال، میتوانید از واقعیت افزوده، واقعیت مجازی، اینترنت اشیا و سایر تکنولوژیهای مرتبط استفاده کنید.
رقابت با رقبای خود: برای موفقیت در بازاریابی حسی، باید با رقبای خود رقابت کنید و تلاش کنید تا با تجربهای منحصر به فرد و جذاب برای مخاطبان خود بروزرسانی کنید.
پایداری: باید توجه داشته باشید که بازاریابی حسی نیاز به پایداری دارد. باید به طور دائمی با تغییرات بازار و نیازهای مخاطبان خود هماهنگ شوید و تلاش کنید تا تجربهای بهبود یافته و جذابتر برای آنها ارائه دهید.
ایجاد ارتباط با مخاطبان: باید ارتباطی نزدیک با مخاطبان خود برقرار کنید و سعی کنید تا از اطلاعاتی که درباره آنها دارید به خوبی استفاده کنید. این موضوع به شما کمک میکند تا تجربهای خوب و هماهنگ با نیازهای و علاقههای آنها فراهم کنید.
استفاده از تجربههای مثبت مشتریان: با استفاده از تجربههای مثبتی که مشتریان خود با شما داشتهاند، میتوانید تبلیغات خود را تقویت کنید. بهترین راه برای این کار این است که به مشتریان خود امکانات و خدمات بسیار خوبی ارائه دهید تا آنها به شما وفادار شوند و تجربهای مثبت داشته باشند.
مقالات پیشنهادی:
- انواع استراتژی های بازاریابی
- آمیخته بازاریابی (Marketing Mix)
- مدل آیدا (AIDA) چیست و چه مراحلی دارد؟
- چرخه عمر مشتری چیست | مدیریت چرخه عمر مشتری
- استراتژی فروش یا (Sales strategy) چیست؟
مزایای بازاریابی حسی
بازاریابی حسی برای کسب و کارها مزایای بسیاری دارد، از جمله:
- جذب مخاطبان بیشتر: با توجه به تجربههای جذاب و حسی که برای مخاطبان فراهم میکنید، میتوانید آنها را به شرکت خود جذب کنید و باعث شوید که به شما وفاداری بیشتری نشان دهند.
- ایجاد تفاوت: بازاریابی حسی به شما کمک میکند تا از رقبای خود با تجربههای منحصر به فرد و جذابتری برخوردار باشید و باعث میشود که از آنها تفاوت قابل مشاهدهای داشته باشید.
- ارتقای نام و شهرت برند: بازاریابی حسی میتواند باعث ارتقای نام و شهرت برند شما شود و به شما کمک کند تا در ذهن مخاطبان بهتر به یاد بمانید.
- ارتقای اعتبار: بازاریابی حسی میتواند باعث ارتقای اعتبار و اعتماد مخاطبان به شما شود و این امر میتواند باعث رشد کسب و کار شما شود.
- تقویت روابط با مشتریان: با توجه به تجربههای حسی و جذابی که برای مشتریان خود ایجاد میکنید، میتوانید روابط بهتری با آنها برقرار کنید و باعث شوید که به شما وفادارتر باشند.
- افزایش فروش: با ایجاد تجربههای حسی منحصر به فرد برای مخاطبان، میتوانید به رشد فروش خود کمک کنید و باعث شوید که مخاطبان بیشتری به محصولات و خدمات شما علاقهمند شوند.
- ارزش افزوده بیشتر: با توجه به تجربههای حسی و جذابی که برای مخاطبان فراهم میکنید، می
معایب بازاریابی حسی
هر چند بازاریابی حسی برای کسب و کارها بسیار مفید است، اما معایبی هم دارد که به شرح زیر هستند:
هزینههای بالا: پیادهسازی بازاریابی حسی ممکن است هزینههای بسیار بالایی را برای کسب و کارها به همراه داشته باشد، زیرا برای ایجاد تجربههای حسی منحصر به فرد باید از مواد با کیفیت بالا و تکنولوژی پیشرفته استفاده کرد.
پیچیدگی: پیادهسازی بازاریابی حسی ممکن است پیچیده باشد و نیازمند برنامهریزی دقیق و هماهنگی بین چندین بخش مختلف کسب و کار باشد.
بحرانهای امنیتی: استفاده از فناوریهای پیشرفته در بازاریابی حسی ممکن است منجر به بروز بحرانهای امنیتی شود که باعث خسارت جبرانناپذیر برای کسب و کارها شود.
ریسک فراموش شدن اصل کسب و کار: در صورت تمرکز بیش از حد بر روی بازاریابی حسی، کسب و کار ممکن است ریسک فراموش شدن اصل خود را داشته باشد و این مسئله میتواند باعث کاهش فروش و سودآوری شود.
بیثباتی در برابر تغییرات بازار: با توجه به اینکه بازاریابی حسی بر اساس تجربههای مخاطبان استوار است، تغییرات در علایق و نیازهای آنها ممکن است باعث بیثباتی در بازاریابی حسی شود.
نیاز به تجربه و تخصص: پیادهسازی بازاریابی حسی نیازمند تجربه و تخصص کافی در زمینه بازاریابی و تکنولوژی است و این ممکن است برای برخی کسب و کارها دشوار باشد.
معرفی کتاب
در زمینه بازاریابی حسی، بسیاری از کتابهای مفید و جالبی نوشته شدهاند که میتوانند به شما در درک عمیقتر و بهتری از این حوزه کمک کنند. در زیر به چند کتاب مفید در این حوزه اشاره میکنیم:
- “بازاریابی حسی: چگونه برای جذب و نگهداشت مشتریان، به احساسات آنها توجه کنیم” (Sensory Marketing: How Brands Can Use the Senses to Build Customer Engagement) نوشته ان بی. لیندستروم (Ann B. Lindstrom)
- “بازاریابی ششم: بهروز شده بازاریابی ششم، از شناخت زبان بدن تا محتوای مصرفکننده” (Marketing 6.0: From Products to Customers to the Human Spirit) نوشته فیلیپ کوتلر (Philip Kotler)
- “تجربه مشتری حسی: چگونه برندها میتوانند بهوسیله رسانههای رسانهای و حسی، تجربه مشتریان خود را بهبود بخشند” (The Sensory Experience Marketing: How Brands Can Use All Five Senses to Connect with Consumers) نوشته جیمز هیگینز (James H. Gilmore)
- “بازاریابی مغزی: با استفاده از علم آگاهی به عقل بیشتری از مشتریان خود دست یابید” (Neuromarketing: Understanding the Buy Buttons in Your Customer’s Brain) نوشته پاتریک ریزلینگ (Patrick Renvoise)
- “بازاریابی محتوایی: چگونه با استفاده از محتوا، مشتریان را به خود جذب کنیم” (Content Marketing: How to Build an Audience, Create Value, and Grow Your Business with Content) نوشته جو پلیتز (Joe Pulizzi)
- “پویایی بازاریابی: چگونه بازاریابی را به شکلی موثر، خلاق و رو به رشد اجرا کنیم” (The New Rules of Marketing and PR: How to Use Social Media, Online Video, Mobile Applications, Blogs, News Releases, and Viral Marketing to Reach Buyers Directly) نوشته دیوید مییرمن (David Meerman Scott)
نتیجه گیری
بازاریابی حسی یکی از روشهای مهم و جدید در عرصه بازاریابی است که به کمک توجه به احساسات و تجربیات مشتریان، برای بهبود کیفیت محصولات و خدمات، ارتقای تجربه خرید مشتریان و ایجاد روابط دوسویه و ماندگار با مشتریان، استفاده میشود.
بازاریابی حسی برای هر کسب و کاری به شکل مناسب قابل اجراست و از مزایا افزایش فروش، جذب مشتریان جدید و ارتقای ارتباط با مشتریان برخوردار است.
با این حال، همچنین ممکن است داشتن مخاطبین غیر قابل پیش بینی و تغییرات پویا در بازار رقابتی باعث بروز چالشهایی در پیادهسازی این روش باشد که برای رفع آنها به تحقیق و بررسی دقیقی نیاز است. در کل، بازاریابی حسی میتواند به کسب و کارها در رقابت در بازار کمک کند و در رسیدن به اهداف آنها مؤثر باشد.
سوالات متداول
بازاریابی حسی یا Sensory Marketing به مجموعهای از استراتژیهای بازاریابی اطلاق میشود که با استفاده از تحریک حسی، احساسات و ارتباطاتی که بین مشتریان و محصولات و یا خدمات برقرار میشود، بهبود تجربه مشتری و بهبود فروش را مد نظر دارند.
بازاریابی حسی با استفاده از مجموعهای از حسها (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لمس)، مشتریان را در طول فرایند خرید تحریک میکند و این باعث میشود که مشتریان بهتر از محصولات یا خدمات شما یاد بگیرند و بیشتر به آنها علاقهمند شوند.
استراتژیهای حسی در بازاریابی شامل تمرکز بر حس بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لمس میشوند. برای مثال، با استفاده از تصاویر جذاب، رنگهای قوی و متنوع، تمرکز بر روی یک صدای بسیار خوب، بوی بسیار خوش و خاص، طعم خاص و منحصر به فرد یا حتی تجربه لمسی متفاوت، میتوان تجربه مشتری را بهبود بخشید.
بهبود تجربه مشتری – تمرکز بر رقبا – جذب مشتریان جدید – ارتقای ارتباط با مشتریان
اشکان ارکانی
درباره اشکان ارکانی
حرفه خود را با برنامه نویسی آغاز کردم و رفته رفته وارد حوزه سئو و دیجیتال مارکتینگ شدم و در مسیر تحلیل کسب و کارهای مختلف از منظر بازاریابی دیجیتال قدم گذاشتم. این وبلاگ را با علاقه فراوان و برای کمک به رشد کسبوکارها در فضای دیجیتال راه اندازی کردم. در این وبلاگ تجربیات و تحقیقات خود را در سئو و دیجیتال مارکتینگ به اشتراک می گذارم.
نوشته های بیشتر از اشکان ارکانی
دیدگاهتان را بنویسید