بیزینس پلن چیست؟
زمان تخمینی مطالعه: 19 دقیقه
هنگامی که در مراحل ایجاد و رشد یک کسب و کار هستید، ممکن است موارد و ویژگیهای زیادی در ذهنتان باشد که آن ها را برای کسب وکار خود ضروری بدانید. مواردی نیز قطعا وجود خواهد داشت که برای کسب و کارتان حیاتی است اما به ذهن شما خطور نکرده است.
برای حل این مشکلات، شما به طرحی نیاز دارید که به صورت مکتوب تمام تواناییها، محدودیتها، بایدها، نبایدها و… را دربرگیرد. راهنمای راه شما در گسترش کسب و کارتان باشد و چهارچوبی برای شما مشخص کند که از زیادهروی و کوتاهی در کارها جلو گیری کند. این طرح همان بیزینس پلن (Business Plan) است.
چرا بیزینس پلن اهمیت دارد؟
فرض کنید میخواهید یک ساختمان برای استارت آپ خودتان بسازید. آیا اولین گامی که برمیدارید این است که برای دکوراسیون اتاقها خرید کنید؟ قطعا خیر. وجود یک بیزینس پلن یا طرح کسب و کار باعث میشود که با توجه به اولویت کارها، اقدام به انجام آنها کنید.
نوشتهای است رسمی که اهداف کسب و کار و دلیل تحقق آنها در آن ذکر شده است. جزئیات کسب و کار پیشنهادی شما به همراه پیشینهای که تیم و سازمانهای اجرایی را شامل شود. در این سند علاوه بر شرایط و موقعیت کنونی شرکت، نیازها و نتایج حال حاضر، چشم اندار و انتظارات و نتایجی که در آینده باید بدست آید نیز دیده شده است.
در ادامه بصورت گام به گام با شما خواهیم بود تا طرح کسب و کار استارت آپ یا شرکت خود را تهیه کنید.
۳ بخش یک بیزینس پلن خوب
یک بیزینس پلن موفق شامل دستورالعملهای کلی مورد تایید، باید شامل سه بخش باشد:
۱- مفهوم کسب و کار در بیزینس پلن
کسب و کارها ازین جهت که مفهوم و معنای متفاوتی باهم دارند، در مارکتینگ و استراتژی ها با یکدیگر تفاوتهایی دارند. منظور از مفهوم کسب و کار این است که بیزینس مورد نظر در چه صنعتی فعالیت دارد؟ نحوه تجارت و بیزینس آن به چه صورت است؟ ویژگی منحصر به فرد محصولاتش چیست؟
پاسخ به این سوالات به موفقیت شما کمک شایانی خواهد کرد.
۲- تحلیل بازار هدف در بیزینس پلن
منظور از تحلیل بازار هدف در بیزینس پلن یا طرح کسب و کار این است که برای کسانی که میتوانند بصورت بالقوه مشتری شما باشند، توصیف و تحلیل ارائه کنید.
- مشتریان ما چه کسانی هستند؟
- درچه مکانی معمولا قرار دارند؟
- چه چیزی آنها را مجاب میکند که محصول یا خدمات ما را بخرند؟
علاوه بر اینکه مخاطبان خود را تحلیل میکنیم، نگاهی نیز به رقیبان شاخص خود میاندازیم. باید بررسی کنیم که چه عواملی میتواند موجب برتری خدمت یا محصول ما نسبت به رقبا باشد. وجود یک مزیت رقابتی خوب در کسب و کار باعث پیشی گرفتن از رقبا در زمینه فروش خواهدشد.
در تحلیل بازار هدف به نکات زیر توجه داشتهباشید.
- آیا بازار مناسبی برای خدمت یا کالای شما وجود دارد؟
- مشتریانی که بصورت بالقوه میتوانند از شما خرید کنند، در چه رنج سنی قرار دارند؟
- محصول یا خدمت شما میتواند برای گروهی خاص جذاب باشد؟
- آیا فقط اشخاص مرفه از عهده خرید کلا یا خدمت شما برمیآیند؟
- اشخاصی که مشتری ایدهآل شما هستند، درمحله یا منطقهای خاص سکونت دارند؟
- تحقیقات بازار (Marketing Research)، مکملی بسیار مناسب برای تحلیل بازار هدف و مشتری
اگر میخواهید برای ورود به بازاری جدید یا توسعه کسب و کارتان در بازارهای فغلی، بینش مشتری نسبت با بازار و رقیبانتان را بدانید حتما از تحقیقات بازار استفاده کنید. در زیر توضیح مختصری برایتان آورده ام.
مارکتینگ ریسرچ: به مجموعهای از فرایندها اطلاق میشود که مصرف کنندگان نهایی را با استفاده از جمعآوری اطلاعات به یکدیگر وصل میکند. امروزه با گسترش تکنولوژی و پیشرفت صنعت در همه زمینهها، مشتریان برای تهیه کوچکترین نیازهای خود، حق انتخابهای زیادی دارند.
آنها معمولا اطلاعات موردنیاز برای انتخاب را آنلاین بدست میآورند از این رو نیاز است تا برنامه بازاریابی خود را با تصمیمهای مشتریان نطبق کنیم. برای انجام تحقیقات بازار از دو روش میتوان استفاده کرد
تحقیقات پایه: شامل اطلاعاتی است که مسئول یا فردی که کارشناس بازاریابی در اختیارتان میگذارد. در این روش میتوان به اطلاعاتی که از طریق مصاحبه، پرسشنامه، نظرسنجی و … از مشتری بدست میآید، تکیه کرد. مزیت این روش را میتوان آگاهی از میزان جامعه هدف با برند شما وآشنایی با چالشهای آنها دانست.
تحقیقات ثانویه: هرگونه اطلاعاتی که از طریق منبعی خارج از سازمان خود برای شناخت بیشتر از هدف برایتان کاربردی باشد، یک تحقیق ثانویه در مارکت ریسرچ است. موسسههای خصوصی، دانشبنیان، سازمانهای دولتی و … که فعالیت، محصول یا خدمتی در زمیته کاری استارت آپ شما دارند را بررسی کنید. مطمئن باشید اطلاعاتی بسیار ارزشمند پیدا میکنید.
۳- منابع و شرایط مالی
باید بدانید که منابع مالی شما چه مقدار است و ازکجا آمده است. گردش و جریان وجه نقد درکسب و کارمان چطور است. کدام محصول یا محصولات گردش مالی بیشتری برایمان دارد. در این بخش اگر ازیک حسابدار و متخص درخواست کمک کنید، نتیجه بهتری خواهید گرفت.
۳ قانون طلایی در نگارش طرح کسب و کار
۱- کوتاه و گویا بنویسید
هدف شما از نگارش بیزینس پلن، توسعه کسب و کار است، پس به یاد داشته باشید افراد برای درک کسب و کارشما وقت زیادی صرف نخواهند کرد. باید به شیوهای نگاشته شود که حتی افرادی که هیچ اطلاعاتی از زمینه و نوع فعالیت شما ندارند، بتوانند با مطالعه آن بیشترین مطالب را برداشت کنند. علاوه بر این شما در آینده نیاز به مرور و تصحیح آن خواهید داشت پس از گزاف گویی بپرهیزید.
۲- مخاطب کسب و کار را بشناسید
موفقیت و فروش شما، وابسته به انتخاب مخاطب است. اگر سناخت کافی از وی داشته باشید، میتوانید بیزینس پلن را طوری بنویسید که برای مخاطب درعین سادگی، جذابیت داشته باشد.
این نکته را نیز به حافظه بسپارید اشخاصی که بخواهند بر روی استارت آپ شما سرمایه گذاری کنند، مثل دانشمندان ارتباط برقرار نمیکنند. پس تا حد امکان آن را برای مخاطب و سرمایه گذار ساده بنویسید.
۳- همیشه ابتدای کار دشوار است
اگر شما یک متخصص کسب و کار نیستید، نباید این قضیه باعث وحشت شما شود. بدانید که دیگران نیز روزی در جایگاه شما بودهاند و گام به گام به رویایشان نزدیک شدهاند.
برای نوشتن بیزینس پلن استارت آپ یا شرکت خود، ممکن است در ابتدا دچار سردرگمی شوید. پس با تکیه بر شناخت خوبی که از کسب و کار خود کسب میکنید کار را شروع کنید. نیازی نیست مانند افراد کمال گرا، تمام نکات و ریزکاری هارا رعایت کنید. در آینده به اندازه کافی وقت دارید که برگردید آن را اصلاح کنید و مطالب بیشتر و بهتری اضافه کنید.
بیزینس پلن با بیزینس مدل تفاوت دارد
بیزینس پلن (business plan) که به آن طرح کسب و کار نیز گفته میشود، یک برنامه و طرح بلندمدت و جامع است که همه چیز از استخدام کارمند تا چشم اندازهای شرکت؛ مسائل مالی و برنامه ریزی و استراتژی سازمان در آن گردآوری شده است. بیزینس پلن غالبا به منظور مشخص کردن اهداف و چهارچوب های کلی برند و یا هنگام تامین مالی شرکت و جذب سرمایه ارائه میشود.
عناصر کلیدی در بیزینس پلن عبارت است از:
- چکیده برنامه اجرایی
- شرح شرکت
- محصولات و خدمات
- برنامه بازاریابی
- برنامه عملیاتی
- مدیریت و سازمان
- برنامه مالی
- پیوستها
بیزینس مدل (business model) یا مدل کسبوکار مانند نقشه ای است که راه ها رسیدن به اهداف بیزینس پلن را مشخص می کند.بیزینس مدل به توصیف جزئیات ایده کسب و کار می پردازد و برنامه ریزی و استراتژی سازمان را در یک بازه زمانی کوتاه مدت ارائه میدهد. این مدل عمدتا هدفش پایه ریزی یک کسب و کار نوپا است.
عناصر مهم در بیزینس مدل عبارت است از:
- شرکای کلیدی
- مشتریان
- ارزش پیشنهادی
- فعالیتهای اصلی
- منابع اصلی
- ارتباط با مشتریان
- کانال توزیع
- جریان درآمدی
- ساختار هزینهها
نمونه ای از بیزینس مدل:
در جدول زیر مراحل نگارش بیزینس پلن و بیزینس مدل به ترتیب نوشته و مقایسه شده است:
بیزینس پلن (business plan) | بیزینس مدل (business model) |
---|---|
طراحی جلد | تعیین اینکه کسب و کار چه مشکلی را از مشتریان رفع می کند (تعیین چرایی کسب و کار) |
فهرست مراحل (تقسیم بندی بخشهای مختلف بیزینس پلن) | مشخص کردن هدف |
معرفی اعضای هیئت مدیره (بسیار کوتاه) | بخشبندی مخاطبان |
معرفی کسبوکار | بررسی ارزش پیشنهادی برند |
شرح مشکل و راه حل | نحوهی ارتباط با مشتری |
مشخص کردن اهداف کوتاه مدت و بلند مدت | ارزیابی کانالها |
تحقیقات بازار (تعیین نقاط ضعف و قدرت و مزیت های رقابتی) | تعیین منابع کلیدی |
معرفی آمیختهی بازاریابی | برنامهریزی فعالیتهای کلیدی |
منابع انسانی | شناسایی شرکا و همکاران کلیدی |
صورت مالی کسبوکار | تعیین ساختار هزینهها |
جریان درآمدی |
آیا بیزینس پلن انواع متفاوتی دارد؟
فکر میکنم شما هم با من همعقیده باشید که جواب سوال قطعا بله است. برای هر صنف و صنعتی که وجود دارد، میتوان گونههای مختلف طرح کسب و کار نوشت. دلیلش هم این است که ماهیت بیزینسها اساسا با یکدیگر متفاوت است.
حتی دو کسب و کاری که در یک زمینه فعالاند و محصولات نسبتا مشابهی دارند، به حتم تفاوتهای جزئی در چشمانداز، اهداف، مدل درآمدی و… میتوانند تفاوت داشتهباشند و همین امر ضرورت ایجاد تفاوت در طرح کسب و کار را شامل میشود.
مقالات مرتبط با آموزش دیجیتال مارکتینگ:
- انواع استراتژی های بازاریابی
- پیشنهاد فروش ویژه یا USP
- آموزش ترسیم مایند مپ یانقشه ذهنی
- تفاوت CSF و KPI | تاثیر شگرف CSF در بیزینس
- تفاوت ریتارگتینگ و ریمارکتینگ؟
نگارش بیزینس پلن را شروع کنید!
با توجه به اطلاعاتی که تا کنون در اختیارتان گذاشتهشد، میتوانید شروع به طراحی بیزینس پلن کنید. نکات طلایی را فراموش نکنید و جواب سوالاتی که تا اینجا مطرحشده را همراه داشتهباشید تا از آنها استفاده کنیم. آنچه را که باید در ابتدا انجام دهید.
اندازه کسب و کار خود را تعیین کنید
با توجه به تحلیلی که از خود و بازار هدف بدست آوردهاید، شروع به چهارچوب سازی برای فعالیتها، حوزههای کاری، محصول و خدمات خود کنید. برای مثال اگر شما کلاه لبهدار تولید میکنید نمیتوانید بر این اساس که تمام مردم روی کره زمین در معرض آفتاب هستند، بازار هدف خود را تمام انسانها قرار دهید!
محصول سادهای مثل کلاه هم به محدودکردن بازار برای موفقیت نیاز دارد. مثلا میتوان برای این مثال، پسران بین سن۱۰ تا ۱۵ سال را یکی از گزینهها داست. زیرا طراحی کلاه به سن و جنسیت وابستهاست.
استارت آپ یا شرکت شما برای بقا به چه چیزهایی نیاز دارد؟ لیست کنید
هرآنچه را که برای شروع حیات شرکت لازم دارید بنویسید. دوحالت بیشتر نیست و بقیه چیزی بین این دو است. درحالت اول شما یک شرکت آماده و بزرگ را میخرید.
در حالت دوم میتوانید اتاقی از منزل خود را برای شروع کار شرکت شخصیتان جدا کنید. هرچه را که این شرکت نیاز دارد بنویسید. مثلا ۳۰۰ پوشه ۳ میز ۲خط تلفن و…
نمونه اولیه محصول را تهیه کنید
برای اینکه یک قدم دیگر به ورودبه بازار نزدیکتر شوید، نمونه اولیه محصول خود را بسازید. در این کار سعی کنید از هرآنچه در دسترس است و توانایی بدست آوردن آنرا در زمانی کوتاه دارید، استفاده کنید و محصول را بسازید.
برای مثال میتوانید با قطعات خوب بستنی یک هواپیما اسباببازی بسازید. حال که مدل اولیه را دارید به این نکته فکر کنید که برای جلب نظر سرمایهگذاران به مدلی با استحکام بالاتر، مواد اولیه بهتر، دیزاین و طراحی مدرنتر و… نیاز دارید.
برای رسیدن به این موارد، یعنی تبدیل نمونه اولیه محصول به مدل ایدهآل به پول نیاز دارید یا تحقیق و توسعه؟ برای جایگزین کردن مواد دیگر با مدل اولیه، آیا به مهندسین طراح نیاز دارید؟ آیا باید گواهی ثبت اختراع بگیرید؟
برای راهاندازی شرکت خود، مکانهای مناسب را بررسی کنید.
میتوانید با مراجعه به چند دفتر املاک در مناطق محتلف شهر، لیستی از مکانهای مختلف بر اساس متراژ و قیمت تهیه کنید. وابسته به نوع کسب و کارتان و تعداد افرادی که باید حضوری مشغول شوند میتوانید حداقل و حداکثر میزان پولی را که میتوانید بپردازید محاسبه کنید
اگر شما سرمایهگذار بودید…
برای درک بهتر از اطلاعاتی که یک سرمایهگذار نیاز دارد تا به بررسی طرحی بنشیند، یک بازی ساده انجام دهید. فکر کنید میخواهید مبلغی را روی یک طرح سرمایهگذاری کنید. برای اعتماد به بازدهی این طرح و افراد مرتبط با آن به چه اطلاعاتی نیاز داشتید؟
حال با استفاده از روشهای مختلف به جمعآوری اطلاعات بپردازید. ممکن است برای این اطلاعات به زحمت بیوفتید اما مطمئن باشید جواب خوبی خواهیدگرفت.
این را نیز بدانید اگر همه یا تعدادی از ایدههایتان توسط دیگران راهی بازار شدهاست، دلیل بر کنارهگیری نمیشود.
اگر به کارایی محصول یا خدمت خود ایمان دارید، بدانید که در موارد زیادی این کار امکانپذیر است. میتوانید با طراحی هوشمندانهتر، کارایی بالاتر، قیمت مناسبتر و … نسبت رقیبان پرسابقه نیز فروش بیشتری داشتهباشید
حال که میدانید اولویت یک سرمایهگذار چیست، وقت آن است که سرمایهگذاران احتمالی را پیدا کنید. هر شخص یا موسسهای میتواند سرمایه کسب و کار شما را تامین کند اما بدانید تا وقتی مطمئن نباشند ایده شما برایشان سودساز است، جواب رد خواهند داد.
آنها معمولا برای وامدادن به ظرفیت درآمدی کسب و کار، میزان وثیقه و خصوصیات کسب و کار توجه میکنند. قبل از جلسه مطمئن شوید که این موارد را پوشش ددهاید.
ساختار شرکت را بنا کنید
تبریک! یک قدم به راهاندازی شرکت خود نزدیکتر شدید. حال باید مفاهیم را کمی دقیقتر کنیم.
تعریف مناسبی از شرکت خود ارائه دهید
لازمه موفقیت هر شخص یا سازمانی که برای دیگران دست به تولید محصول یا خدمات زده، این است که دیگران او را به اندازه کافی بشناسند. شناخت کمک شایانی به بیزینس پلن شما میکند.
- چه چیزی را تولید میکنید؟
- قرار است برای دیگران چه کنید؟
- تولید شما چه تفاوت و شباهتهایی به تولبد رقبا دارد؟
تمام این سوالات، پاسخ هایی دارند که برای سرمایهگذار مهم است، زیرا آنها باید به مفید بودن خدمات یا محصول شما برای جامعه هدف ایمان بیاورند. پس بر روی نیازهایی که در خارج از سازمان وجوددارند و شرکت میتواند پاسخگوی آنها باشد، تمرکز کنید.
نکته کوچکی در این بخش وجود دارد و آن تکیه بر احساسات است. از احساسات مردم به نفع خود استفاده کنید. برای مثال به این نکته توجه کنید که محصول شما چگونه فرایند زندگی مردم را بهبود خواهد داد.
برای مثال آیا مواد خوراکی شما با ساختن طعمهای متفاوت و جدید مشتریان را ازخود بیخود میکند؟ ایا شوینده شما رایحهای دارد که برای کودکان خوشآیند باشد؟ آیا کلاه لبهدار تولید شما برای پسربچه های ۱۰ تا ۱۵ سال جذابیت بصری دارد؟
معماری شرکت خود را بدست بگیرید
وقتی مزیت رقابتی شرکت را انخاب کردید، بر مبنای آن قادرید راهبرد رسیدن به هدف را انتخاب کنید.
اولین گام برای شروع رقابت با سایرین، انتخاب مزیت رقابتی است که میتواند شامل خدمات رسانی بهتر از رقیبان، تفاوت در طراحی خدمت یا محصول منطبق بر خواسته مشتریان، خدمات پس از فروش مناسبتر و … باشد. بهطور کلی هرآنچه شما را نسبت به بقیه برتری میدهد.
اینها همه در حالیست که بسیاری از برندها به واسطه سابقه خود، دست به تغییر نمیزنند، پس شما با ارائه چیزی بیشتر از حد معمول، هرچندکم، میتوانید با تلاش و پشتکار جای آنها را بگیرید.
حال که میدانید شما که هستید و چه میکنید، میتوانید بدنبال افراد مناسب کسب و کار خود بگردید. البته بدانید که با پیشرفت کارها، ممکن است وادار به ایجاد تغییراتی در موارد ازپیش تایینشده شوید.
برای مثال با گسترش کار و بالارفتن تعداد کارمندها، برای کارایی بالاتر، مدیر جدیدی استخدان کنید. سعی کنید این موارد را متناسب با نوع و حجم کارخود، پیشبینی کنید.
برنامه بازاریابی مشخص اما اقدامات فروش منعطف باشد
یکی از راههایی که میتوانید شریکان و سرمایهگذاران را متقاعد کنید برنامه شما با موفقیت اجرا میشود، این است که به آنها اطمینان دهید نحوه دسترسی به مشتریان و معرفی محصول را دراختیار دارید. آنها باید مطمئن شوند شما میتوانید مشتریان هدف را متقاعد کنید که خرید انجام دهند.
شفاف بگویید چطور مشتریان را قانع میکنید. مزیت رقابتی نسبت به رقیبان را چطور با اهمیت نشان میدهید. در برندسازی و تبلیغ از چه راهکاری استفاده میکنید. ازچه منبعی آمار مخاطبان هدف را میگیرید.
برای فروش نیز باید پلنها و طرحها مختلفی را ارائه کنید که هرکام ممکن است برای گروه خاصی از مخاطبان هدف مناسب باشد. برای تعدادی ممکن است تخفیف جذاب باشد و برای دیگری ضمانت اصالت کالا. با توجه به پرسونای مخاطب و تحلیل رقیب، روشهای مختلف پیشنهاد دهید
آمیخته بازاریابی، روشی مناسب برای بازاریابی
آمیخته بازاریابی، مدل بازاریابی است که به فرد کمک میکند کسب و کار خود را بهتر بشناسد، مدیریت را بهبود دهد و در نهایت به هدف موردنظر نزدیک شود. این مدل با تغییرات زیادی در طول زمان مواجه شده است (مدلهای توسعه یافته مثل ۷P- 8P- 15P- …) ولی ما در اینجا مختصرا به نسخه اصلی (۴P) اشاره میکنیم.
منظور از کلمه آمیخته این است که اجزا باید به وسیله یک نگرش سیستمی به صورت یکپارچه باهم در ارتباط باشند تا بیشترین تاثیر را بر مشتری بگذارند. این روش، با تاکید بر محصول (Product)، قیمت (Price)، مکان توزیع (Place) و ترویج (Promotion) است که به روش ۴P معروف است.
Product: کالا یا خدمتی که شرکت به بازار عرضه کرده است باید براساس فاکتورهای زیر بررسی شود.
- تنوع محصول
- طراحی
- کیفیت
- نام تجاری
- ابعاد و بستهبندی
- خدمات قبل، حین و پس از فروش، مرجوعی و گارانتی
Price: مبلغی که شرکت برای محصول یا خدمات دریافت میکند. درمورد قیمت به نکات زیر باید توجه شود.
- لیست قیمتها
- تخفیفهای مختلف
- زمان پرداخت
- نوع پرداخت و اعتبار مشتری
Place: شامل تمام افراد حقیقی و حقوقی که در فرآیند ارائه محصول یا خدمت شما به بازار نقش دارند.
- کانالهای توزیعچگونگی حمل کالا و بستهبندی در زمان حمل
- مکان عرضه کالا
- نحوه عرضه کالا (جورچینی)
- انواع پایانه فروش(مثل دستگاه POS)
Promotion: تمام اقداماتی که سازمان برای افزایش میزان خرید در یک یا چند گروه هدف انجام میدهد.
- تبلیغات محلی و آنلاین
- فروشندگی شخصی
- پیشبرد فروش
- بازاریابی مستقیم
- روابط عمومی
با استفاده از روش ۴P می توانید تاثیر مستقیمی روی مشتری در امر درآمدزایی داشتهباشید.
بیزینس پلن را مکتوب کنید (ساماندهی اطلاعات موجود)
تا این مرحله تمام اطلاعات موردنیاز را باید بدست آوردهباشید. این اطلاعات را باتوجه به رویکرد کسب و کار خود به صورت سرفصل ها و اطلاعات مربوط به هرکدام انجام دهید.
- فهرست مطالب و عناوین
- چشمانداز شرکت را بازگو کنید.
- توصیف کوتاه و مختصری ازشرکت و مزایایی که به بازارهدف ارائه میدهد بنویسید.
- محصول یا خدمت را به صورت موردی و کامل با استفاده از مزیت رقابتی معرفی کنید.
- فلسفه حاکم بر سازمان و محدوده اختیارات هرفرد مشغول را توصیف کنید.
- روش مالی و درامدی کسب کار و همچنین درخواستهایی که از سرمایهگذار دارید را بنویسید.
بیان این نکته خالی از لطف نیست که میتوانید بیان چشمانداز شرکت را به انتهای کار نگارش بیزینس پلن موکول کنید. زیرا چشمانداز درواقع عامل اصلی جذب سرمایهگذار و مشتریان به کسب و کار شماست. باید به تمام نکاتی که محصول یا خدمت شما را متفاوت از رقیبان میکند، مختصرا اشاره کنید.
اکنون شما تمامی مراحل تحقیق و توسعه، بیان ماهیت شرکت، پلنها و راهکارهای فروش، هدفهای زماندار و … را گذراندهاید. با یکپارچهکردن این اطلاعات میتوانید توصیفی کامل از ماهیت و عملکرد مطلوب داشتهباشید.
هنگامی که تمام این موارد مکتوب شد، میتوانید در آینده برگردید و آن را اصلاح کنید و یا از شخص دیگری بخواهید آن را با دقت بخواند و نظراتی برای اصلاح بدهد.
تیر خلاص را شلیک کنید!
بیزینس پلن شما آماده ارائه است. میتوانید به سرمایهگذار مدنظر مراجه کنید اما بد نیست نکاتی درمورد ارائه موفق بیان کنیم تا حسن ختامی بر این مقاله باشد.
به یاد داشتهباشید طرح کسب و کار برای معرفی هرچه بهتر هدفتان ساخته میشود و شما نیز جزئی از این هدف هستید. شور و اشتیاق، استعداد و تجربهای که به وسیله این کسب و کار درون شما ایجاد شده، منحصربه فرد است و ممکن است انقدر قوی باشند که تبدیل به دلیلی محکم برای اعتماد افراد به شما شوند.
سرمایهگذاران موفق به یک اصل پایبند هستند و آن، سرمایهگذاری روی افراد است، نه ایدهها. رزومه خود را به عنوان پیوست به بیزینس پلن ارائه دهید اما از آوردن اطلاعات نامربوط خودداری کنید.
از قابلیتهای خود مقداری بگویید. مثل تجارب کاری گروهی، فرصت رهبری و دستآوردهای اقتصادی. سعی کنید موارد مربوط به مسائل مالی را در کمال شفافیت و واقعیت بیان کنید تا سرمایهگذار حس نکند مشغول پنهانکاری هستید.
آنها باید از این مطلب که کسب و کار شما لیاقت دریافت کمک مالی دارد را درک کنند پس صادقانه اطلاعات را در اختیارشان قرار دهید.
نتیجهگیری
پس از طرح بیزینس پلن، میتوانید شاهد افزایش شفافیت، دقت و راندمان کاری در فعالیتها و در نتیجه افزایش چشمگیر مشتریان و میزان سود خود خواهیدبود. اما به یاد داشتهباشید هیچ چیز در این دنیا کامل نیست.
با کوچکترین تغییرات در سیاستهای کلی بیزینس یا تغییر در رویکرد ها، باید به فکر آپدیت بیزینس پلن در جهت نیل به اهداف جدید باشید.
درباره اشکان ارکانی
حرفه خود را با برنامه نویسی آغاز کردم و رفته رفته وارد حوزه سئو و دیجیتال مارکتینگ شدم و در مسیر تحلیل کسب و کارهای مختلف از منظر بازاریابی دیجیتال قدم گذاشتم. این وبلاگ را با علاقه فراوان و برای کمک به رشد کسبوکارها در فضای دیجیتال راه اندازی کردم. در این وبلاگ تجربیات و تحقیقات خود را در سئو و دیجیتال مارکتینگ به اشتراک می گذارم.
نوشته های بیشتر از اشکان ارکانی
دیدگاهتان را بنویسید